گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
قرآن و طب
جلد دوم
.پیشگفتار اوّل‌





اشاره

انسان در طول تاریخ برای کسب معرفت و شناخت همواره از دو منبع بهره می‌برده است یکی وحی و حجت ظاهری الهی است که خداوند به واسطه پیامبران و از طریق کتب آسمانی، انسان را با حقایق پیدا و نهان جهان آشنا کرده است و منبع دیگر عقل و حجت باطنی است که آدمی از راه دقت در پدیده‌های طبیعی و تلاش فکری و تجربی به کسب معرفت و دانش نائل شده است.
نسبت میان این دو منبع معرفت و بررسی رابطه معرفت دینی و تجربی که از آن در عرف محافل فکری به عنوان رابطه «علم و دین» نام برده می‌شود از مهمترین دغدغه‌های اندیشمندان و متفکران در هر دو حوزه فکری و معرفتی بوده و هست. در همین راستا بررسی رابطه میان قرآن به عنوان معتبرترین منبع وحی الهی و علوم روز نیز ضروری به نظر می‌رسد.
قرآن کریم در طول تاریخ گهربار اسلام همواره منبع مهم تحقیق و پژوهش برای اندیشمندان اسلامی بوده است و از این رهگذر، علوم و رشته‌های متعددی پایه‌گذاری
ص: 12
شده و در گذر زمان به رشد و بالندگی رسیده‌اند. همچنین این کتاب مهمترین معیار برای سنجش و قضاوت در مورد علومی بوده است که از طریق ترجمه یا غیر آن به جامعه اسلامی راه یافته‌اند. با نگاهی کوتاه به تاریخ تحول فکر اسلامی درمی‌یابیم که سعی دانشمندان اسلامی همواره معطوف به «قرآنی کردن» دانشهایی بوده است که به اقتضای زمان وارد عرصه‌های فکری جوامع اسلامی شده‌اند. «منطق و فلسفه اسلامی» نمونه‌ای روشن از این‌گونه دانش‌هاست، که با ورود به حوزه‌های فکری جوامع اسلامی سیر تحول خود را تا رسیدن به دانشی دینی و قرآن به خوبی طی کرد.
در سالهای اخیر با توسعه روابط علمی فرهنگی اسلام و غرب، نگاه دینی و قرآنی به علوم روز بار دیگر به یکی از دغدغه‌های عمده متفکران دینی سراسر جهان اسلام تبدیل شده است.
با نگاهی کوتاه به همایش‌ها، مقالات، کتب و نشریات دینی روشن می‌شود که حجم عظیمی از آنها به تحقیقات میان رشته‌ای در حوزه علم و دین اختصاص یافته است. در کشور ما نیز بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به رهبری اندیشمندان اسلامی و بازگشت دین به عرصه جامعه و حکومت، بحث‌های میان رشته‌ای طرفداران فراوانی پیدا کرده است. چراکه بطور طبیعی اقتضای حکومت اسلامی، دینی شدن عرصه‌های مختلف از جمله اقتصاد، مدیریت، آموزش و پرورش و غیره است، که این همه جز از راه تعامل اساتید حوزه و دانشگاه در قالب تحقیقات میان رشته‌ای تحقق نمی‌یابد.
در همین راستا و به منظور ایجاد فرصت برای تبادل نظر اساتید حوزه و دانشگاه و گسترش تحقیقات میان رشته‌ای، بنیاد پژوهشهای قرآنی با مشارکت جمع کثیری از اندیشمندان این
ص: 13
دو حوزه فکری، در مشهد مقدس شکل گرفت و برنامه‌های متنوعی را برای رسیدن به اهداف ذیل در دستور کار خود قرار داده است:

اهداف بنیاد:

* انجام پژوهشهای قرآنی در حوزه‌های مختلف علوم.
* تلاش در جهت تبیین معارف قرآن کریم در حوزه‌های مختلف علوم.
* تلاش در جهت عمومی نمودن و توسعه مفاهیم قرآنی.
* برنامه‌ریزی و تلاش در جهت توسعه تعمیق و نشر مفاهیم و معارف عالیه قرآن کریم در تمامی سطوح.
* حمایت از فعالیتهای پژوهشی و پایان‌نامه‌های قرآنی.
* تلاش در جهت تحقق وحدت حوزه و دانشگاه از طریق فعالیتهای قرآن‌پژوهی در میان دانش‌پژوهان این دو نهاد.
* برپائی همایشها و کمیسیون‌های تخصصی قرآنی به صورت هم‌اندیشی اساتید، طلاب، دانشجویان و جلسات نقد و بررسی.
مجموعه مقالاتی که در پیش رو دارید مقالاتی است که به مناسبت برگزاری دوّمین همایش ملّی پژوهش‌های قرآنی حوزه و دانشگاه پس از طی مراحل ارزشیابی متعدد آماده انتشار گردیده است.
در پایان ضمن قدردانی از همه‌ی اشخاص حقیقی و حقوقی که در برگزاری این همایش همکاری نموده‌اند بویژه از ریاست محترم دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی جناب آقای دکتر شاهین محمد صادقی و همچنین از جناب آقای دکتر محمود عباسی رئیس مرکز
ص: 14
تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و همچنین جناب آقای دکتر مصطفی دلاور نماینده دانشگاه علوم پزشکی اراک در ستاد عالی همایش ملی که نقش موثری در برگزاری این همایش داشته کمال تشکر را به عمل می‌آورم و از همه‌ی نخبگان حوزوی و دانشگاهی کشور دعوت می‌شود تا با ارشادات و نقطه‌نظرات خود ما را در این مسیر مقدّس همراهی نمایند.
امید است با استعانت از پیشگاه مقدّس حضرت بقیة اللّه الأعظم و در سایه‌ی انوار تابناک قرآن کریم توفیق حرکت در مسیر تولید علم دینی و تحقّق جنبش نرم‌افزاری با محوریت معارف آسمانی قرآن و عترت را داشته باشیم.
محسن عباس‌نژاد رئیس بنیاد پژوهش‌های قرآنی حوزه و دانشگاه
ص: 15

پیشگفتار دوّم‌

«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی هَدانا لِهذا وَ ما کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ» خدای را شاکریم که ما را از رهروان قرآن قرار داد و او را سپاس می‌گوییم که نعمت بهره‌مندی از آیات نورانی قرآنش را به ما عطا فرمود و بر درگاهش سجده عبودیت می‌سائیم که قرآن را کتاب شفا قرار داد «1»، وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ «2» شفادهنده‌ای که بیماری‌های لاعلاج را درمان می‌کند و کتابی که در بردارنده‌ی هر خرد و کلانی است. وَ لا رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ إِلَّا فِی کِتابٍ مُبِینٍ. «3»
قرآن- معجزه‌ی جاوید پیامبر- فانوس نجات جویندگان حقیقت و مشعل هدایت پویندگان معرفت است. یکی از جنبه‌های اعجاز قرآن کریم که در قرون اخیر به شدت مورد توجه اندیشمندان حوزه‌های مختلف قرار گرفته، اعجاز طبی آن است. اعجاز این کتاب در ابعاد مختلف علمی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و خلقت شگفت‌انگیز است، به گونه‌ای که هر عقل سلیم و هر متفکری را متقاعد می‌سازد. در نگاه قرآن نجات
______________________________
(1). شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ
(2). اسراء (17)، آیه 82
(3). أنعام (6)، آیه 59
ص: 16
یک انسان که وظیفه و رسالت اطباء و درمانگران است به مثابه نجات همه‌ی آدمیان و مرگ یک فرد به مثابه‌ی مرگ تمام آدمیان است «1»
پس از ورود اسلام به ایران، شاهد اوج شکوفایی پزشکی در قرون سوم تا هشتم هجری بوده‌ایم که این دوره را عصر طلایی اسلام و ایران می‌خوانند و این نبود مگر به لحاظ ظهور نوابغ فرزانه‌ای که از کلام وحی ارتزاق می‌کردند و از آیات الهی بهره‌مند می‌شدند. رازی، بوعلی، اهوازی، جرجانی و ... از نوابغ این دورانند. طبات دیروز به لحاظ آمیختگی و امتزاجی که با حکمت و ارزش‌های اخلاقی و آموزه‌های قرآنی داشت، هرگز شأن و جایگاهی در حد یک حرفه نیافت. اما امروزه طبابت ما یک نوع بی‌ثباتی پارادیمی را طی می‌کند. در دو سه دهه‌ی اخیر جهان غرب به لحاظ خلاء دین و معنویت، اخلاق را محور توجه علوم و پژوهش‌های خویش قرار داده و سیر نوشته‌ها و مقالات و کتاب‌ها و آثاری که در این حوزه‌ها عرضه شده است، نشانگر این واقعیت است. متأسفانه در کشور ما با حرکتی وارونه در نتیجه‌ی انفکاک علوم پزشکی و علوم تجربی از علوم انسانی، ضربه ای مهلک و کاری بر پیکره‌ی علوم پزشکی وارد شده است، به گونه‌ای که آثار و نتایج زیانبار آن هم‌اکنون کاملا محسوس است و این مهم بر نگرانی مسئولین افزوده است، اما در ورای این نگرانی شدید، هاله‌ای از امید نهفته است، زیرا در سال‌های اخیر، جامعه‌ی پزشکی ما بویژه با توسل به قرآن توانسته است یکی از پیشگامان این حرکت و اتصال و پیوند بین این دو حوزه باشد. دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با ایجاد و راه‌اندازی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی با پنج گروه تاریخ پزشکی، اخلاق پزشکی، فقه پزشکی،
______________________________
(1). مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکَأَنَّما أَحْیَا النَّاسَ مائده (5)، آیه 32
ص: 17
حقوق پزشکی و پزشکی قانونی؛ توانسته است حرکتی سازنده در راستای این پیوند و ارتباط که یکی از خلاءهای جدی و چالش‌های فراروی جامعه پزشکی است، بردارد.
تاریخ پزشکی، از آن حیث که ما نگاهی عمیق و ژرف به پیشینه‌ی تاریخی و تمدنی ایران و اسلام داریم و نگاه معطوف به فقه پزشکی در کنار حقوق و اخلاق پزشکی نشانگر خلاء جدی است که در این حوزه‌ها احساس می‌شود. در هر کنگره و نشستی می‌بینیم که دانشمندان و فرهیختگان حوزه‌های مختلف علوم، پیشگام حرکت‌های نوین پزشکی در زمینه‌های مختلف و سایر علوم بوده و هستند. اما خلاء جدی که در جامعه احساس می‌شود، پرداختن به همین مؤلفه‌هاست. فقه پزشکی و فقه پویای شیعه پاسخگوی نیازهای اساسی امروز جامعه بشری است. حرکتی که اخیرا در اروپا توسط جمعی از فرهیختگان حوزه‌های اسلامی ایجاد شده و تحت عنوان «الگانس «1» دو شیعیت «2»» دنبال می‌شود، حکایت از این دارد که فقهای ما به روز هستند و پاسخگوی چالش‌ها و مسائل و مشکلاتی می‌باشند که در این حوزه‌ها وجود دارد. اگر می‌بینیم که کلیسای کاتولیک و سایر مذاهب بسیاری از نوآوری‌های علمی و از جمله شبیه‌سازی را با این توجیه که دخالت در خلقت خداوندی است، برنمی‌تابند، در میان فقها و بزرگان ما شخصیت‌های برجسته‌ای هستند که نه تنها شبیه‌سازی را دخالت در خلقت خداوندی نمی‌پندارند، بلکه آن را موجب شناخت بیشتر خداوند می‌دانند و این دیدگاه‌های نو توانسته است راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات امروز جامعه‌ی بشری به خصوص در حوزه‌ی شبیه‌سازی درمانی باشد. مسائلی از این دست ضرورت پیوند و همنشینی میان فقیه و فیلسوف و حقوقدان و پزشک را جهت
______________________________
(1).Elegance de Shiat
(2). این جنبش به معنای شیکی شیعه از آن یاد می‌شود
ص: 18
فائق آمدن بر مسائل و مشکلات جدید اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.
ازاین‌رو به همت مسئولین و دست‌اندرکاران دانشگاه برای نخستین بار در کشور دوره فلوشیپ اخلاق زیست پزشکی برای متخصصین و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی در این دانشگاه راه‌اندازی شد و در پرتو آن شخصیت‌های علمی و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌های علوم پزشکی که با مسائل و چالش‌های حوزه‌ی فعالیت خود آشنا هستند می‌توانند مسایلی از قبیل اخلاق زیستی، فلسفه‌ی اخلاق، اخلاق پزشکی، فقه پزشکی، حقوق پزشکی و جامعه‌شناسی پزشکی را بیاموزند تا بتوانند خود به تصمیم‌گیری اخلاقی و پاسخگویی به نیازهای فقهی، حقوقی و اخلاقی جامعه‌ی پزشکی بپردازند. بدین ترتیب ما اعتقاد داریم که برای فائق آمدن بر مشکلاتی که جامعه‌ی پزشکی امروز با آن دست به گریبان است باید فقیه و فیلسوف و حقوقدان و پزشک در کنار یکدیگر بنشینند تا بتوانند با تعامل و تعاطی افکار و آراء مشکلات و چالش‌هایی که این حوزه وجود دارد را حل و فصل نمایند. اینجاست که می‌توان فهمید چرا پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم تأکید نموده است که «العلم علمان، علم الأبدان و علم الأدیان» و چرا بو علی سینا کتاب فلسفه‌ی خویش را شفا و کتاب پزشکی خود را قانون نام می‌نهد. این امر حکایت از آمیختگی و امتزاج این حوزه ها دارد و ترجمان دقیق این کلام نبی مکرم اسلام صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است که حکیم نظامی حدود هزار سال قبل آن را به زبان شعر درآورده که:
در ناف دو علم بوی طیب است‌وان هر دو فقیه یا طبیب است
می‌باش فقیه طاعت اندوزاما نه فقیه حیلت آموز
می‌باش طبیب عیسوی هش‌اما نه طبیب آدمی کش
ص: 19
بنیاد پژوهش‌های قرآنی حوزه و دانشگاه که در یک دهه‌ی گذشته توانسته است با برگزاری نشست‌ها و ارائه‌ی آثار ارزشمند علمی در حوزه‌های قرآنی، حرکت مؤثر و سازنده‌ای در این عرصه داشته باشد؛ در نتیجه‌ی تعامل و همکاری با گروه فقه پزشکی مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی که توسط یکی از شخصیت‌های برجسته حوزه و دانشگاه اداره می‌شود، زمینه همکاری و مشارکت در برگزاری دومین همایش سراسری قرآن و طب را در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی فراهم نمودند و برگ زرین دیگری بر فعالیت‌های قرآنی خود افزودند.
گروه فقه پزشکی دانشگاه نیز فعالیت در این عرصه را وجهه‌ی همت خود قرار داده است و از پژوهش‌های قرآنی حمایت می‌نماید. امیدوار است در پرتو عنایات الهی و بهره مندی از تجربیات ارزشمند علاقمندان پژوهش‌های قرآنی زمینه بسط و گسترش بیشتر فعالیت‌های قرآنی و نهادینه کردن آن در دانشگاه‌ها فراهم گردد.
در پایان بر خود فرض می‌دانم از همکاری و مشارکت فعال اندیشمندان، استادان، دانشجویان و فعالان عرصه‌ی پژوهش قرآنی خصوصا حضرت آیه ا ... جناب آقای دکتر سید مصطفی محقق داماد- مدیر محترم دپارتمان فقه پزشکی که ما را در برگزاری این همایش یاری رسانیدند صمیمانه تشکر و قدردانی نمایم و توفیق همگان را از درگاه خداوند منان مسئلت نمایم.
محمود عباسی دبیر علمی دومین همایش سراسری قرآن و طب و رییس مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی
ص: 21

لیست اعضای کمیته علمی و داوران دوّمین همایش ملّی قرآن و طب (به ترتیب حروف الفبا)

ردیف/ نام و نام خانوادگی/ مرکز- دانشگاه 1/ رضائی آشتیانی/ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک
2/ اعظم احمدلو/ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک
3/ دکتر فواد احمدی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
4/ دکتر شهرام احمدی‌نسب عمران/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
5/ دکتر سید احمد امامی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
6/ دکتر علی انجو/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
7/ حجت الاسلام بهمن توان/ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک
8/ دکتر سعید بیرودیان/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
9/ دکتر سید نعمت اللّه تقوی بهبهانی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
10/ دکتر رحمت اللّه توکل/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
11/ دکتر سعید نظری توکلی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
12/ حسن جعفری‌پور/ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک
13/ دکتر سید عباس سادات حسینی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
14/ دکتر سید مهدی حسینی خامنه/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
15/ مصطفی دلاور/ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک
16/ حجت الاسلام دکتر محمد حسن رستمی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
17/ حجت الاسلام محمد رضا رضا نیا معلم/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
18/ دکتر محسن رضایی آدریانی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
19/ دکتر سید حسین سیدی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
20/ عباس شمسی/ دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی اراک
21/ دکتر احسان شمسی کوشکی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
ص: 22
ردیف/ نام و نام خانوادگی/ مرکز- دانشگاه 22/ حجت الاسلام مهندس محسن عباس‌نژاد/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
23/ دکتر محمود عباسی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
24/ حجت الاسلام دکتر حمید فغفور مغربی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
25/ دکتر مهرزاد کیانی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
26/ آیت اللّه دکتر سید مصطفی محقّق داماد/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
27/ دکتر سید مجتبی موسوی/ دانشگاه علوم پزشکی مشهد
28/ دکتر فضل اللّه موفق/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
29/ دکتر انوشه میرزایی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
30/ حجت الاسلام ناصر نقویان/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی‌

لیست اعضای کمیته اجرائی دوّمین همایش ملّی قرآن و طب (به ترتیب حروف الفبا)

ردیف/ نام و نام خانوادگی/ مرکز- دانشگاه 1/ حمیده آرین‌نیا/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
2/ مرجان آقانوه‌سی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
3/ محمد باقر اسدی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
4/ لادن ترک‌مقدم/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
5/ حسین جعفرنیا/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
6/ فرزانه حاجتمند/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
7/ لیلا خانی/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
8/ حسین رضائی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
9/ محبوبه رفائیان/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
10/ محمد کاظم شریعتی/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
11/ افسانه قنبری/ مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
12/ سید مصطفی هاشمی ذهان/ بنیاد پژوهشهای قرآنی حوزه و دانشگاه
ص: 23

شفا از منظر قرآن‌

اشاره

دکتر محمود غلامرضا میرزائی «1»

چکیده:

طب سنتی پایه‌گذار طب نوین موجود، قدمتی چندین هزار ساله و سابقه‌ای دیرینه به قدمت عمر بشر دارد و چینیان از حدود 300 سال قبل از میلاد سنگ‌نوشته‌هائی در مورد طب سنتی دارند.
علی‌رغم اینکه طب جدید امروزه جهان‌شمول می‌باشد ولی در هرجای آن ردپائی از طب سنتی مشاهده می‌شود به خصوص اینکه داروها اکثرا ریشه گیاهی دارند.
انسان‌های متفکر و فیلسوف به عنوان پزشک پیش‌کسوتان این طب بوده‌اند و با آمدن ادیان الهی پیام‌آوران این ادیان خود جایگاه طبیب را نیز داشته‌اند.
قرآن که کامل‌ترین راهنمای بشریت و علی الخصوص مسلمین می‌باشد در چندین مورد از سلامتی و درمان به عنوان «شفا» یاد کرده است. درمان جزئی از شفا و جهت گرفتن شفا مهمترین شرطش داشتن ایمان و اعتقاد راسخ به دین مبین اسلام و قرآن است و این اساس
______________________________
(1). استادیار گروه مغز و اعصاب دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد
ص: 24
طب نبوی یا طب اسلامی می‌باشد. چراکه ارتباط تنگاتنگی بین روح و جسم آدمی از نگاه دینی وجود دارد. در علوم پزشکی جدید هم داشتن اعتقاد به درمان و بهبودی (شفا) و پزشک، جزء اصول اولیه درمان توصیه می‌شود. کما اینکه بقراط می‌گوید: پزشکان بایستی بیماران را از نیروی درونی خودشان آگاه نمایند تا آنها از درد رهائی یابند. این نیروی درونی چیزی به جز اعتقاد و ایمان نیست.
لذا به قرآن ایمان واقعی داشته باشیم که شفادهنده هر دردی است و دارو و پزشک تنها وسیله این شفا می‌باشند و داشتن باورهای مذهبی قوی می‌تواند منجر به کاهش مرگ و میر بیماران و بالا بردن میزان سلامت جامعه باشد.

واژگان کلیدی:

قرآن، آیه، شفا، ایمان‌

مقدّمه:

طب سنتی برخلاف سایر علوم که بعضا جدید و نو به حساب می‌آیند، سابقه‌ای دیرینه، به قدمت عمر بشریت دارد. بزرگان طب سنتی آن‌قدر آگاهی و قدرت علمی داشتند که اغلب تصویری فوق بشری را تداعی می‌نمودند. در طب سنتی به انسان به عنوان یک موجود کلی و یک کلیت نگریسته می‌شود، پس درمانش هم کلی و عمومی خواهد بود.
در این طب به اخلاط چهارگانه (خون، بلغم، سودا و صفرا) توجه می‌شود که مجموعه فوق باعث تشخیص و درمان بیماری می‌گردد. پس از آمدن تدریجی ادیان الهی هرکدام از پیغام‌آوران این ادیان خود جایگاه والای طبیب را هم داشته‌اند. چراکه از ذات الهی تغذیه و توان می‌گرفته‌اند. قرآن مجموعه‌ای عظیم و بی‌همتا، دارای نکات ظریفی من جمله در رابطه با بهداشت و سلامت انسان است که در چند جای قرآن با کلمه «شفا» نام
ص: 25
برده شده است. اصل و اساس مداوا در مرحله اول استفاده از قرآن و سپس از داروهای طبی است. این قاعده برای بیماری‌های روحی و جسمی هر دو صادق است. قرآن برخلاف طب امروز بیماری‌های جسمی و روحی را از یکدیگر جدا نساخته، بلکه علاوه بر بیماری‌های جسمی (در سوره‌های بقره/ 184، توبه/ 91، نور/ 61، فتح/ 17) به بیماری‌های روحی نیز پرداخته است (در سوره‌های بقره/ 10، توبه/ 125، احزاب/ 32 و ناس). ابن قیم می‌گوید: قرآن سراسر شفاست برای تمام بیمارهای جسمی و تمام دردهای دنیوی و اخروی. البته نبایستی از گفته فوق این مطلب برداشت شود که دارو و بیمارستان بی‌خاصیت می‌باشند بلکه دارو، بیمارستان و طبیب وسیله‌ای از اسباب شفا می‌باشند و براساس آیه 44 سوره فصلت شرط بهره‌مندی از هدایت و شفای قرآن، ایمان است. به‌طوری‌که در بعضی کتب نیز شرایط شفا و درمان من جمله قصد قربت، اعتقاد پاک و عمیق، طهارت، مداومت در قرائت قرآن، نبودن معصیت در حاجت (9) آمده است و مجموعه این شرایط بجز اعتقاد و توکل بر چیز دیگری دلالت نمی‌کند.

شفا از منظر قرآن‌

طب سنتی برخلاف سایر علوم که بعضا جدید و نو به حساب می‌آیند، سابقه‌ای دیرینه، به قدمت عمر بشریت دارد. به طوری که چینیان شروع طب سنتی را از دوره پارینه سنگی می‌دانند و اعتقاد دارند که از حدود 300 سال قبل از میلاد مسیح سنگ‌نوشته‌هائی در مورد گیاهان داروئی و درمان با طب سوزنی دارند (1). چینیان اعتقاد به دو نیروی‌yin (سرما، زوال، نیستی، تاریکی) وyang (گرما، صعود، حیات و روشنائی) دارند که این دو اساس انرژی هستی(qi) می‌باشند. این دو نیرو با یکدیگر در مقابله می‌باشند و توازن این دو باعث حیات می‌شود (1). دو نیروی فوق دقیقا معادل سیستم‌های سمپاتیک و پاراسمپاتیک در
ص: 26
طب جدید می‌باشند. به طوری که تفوق هرکدام باعث نیستی می‌گردد (2).
به‌هرحال طبابت شاید در ابتدا به صورت اوراد و دعا بوده است و سپس کم‌کم به خاصیت گیاهان توسط افراد متفکر پی‌برده شده و تجویز گردیده است و در طب امروز هم بطور معمول از داروهای جدید استفاده می‌نماید. با کمی دقت مشخص می‌شود که اکثر این داروها ریشه گیاهی دارند. بزرگان طب سنتی آن‌قدر آگاهی و قدرت علمی داشتند که اغلب تصویری فوق بشری را تداعی می‌نمودند. کما اینکه هنوز هم برای پزشک ارزشی والا تصور می‌شود. نوآوران و نوابغی چون بقراط، جالینوس، ابو علی سینا، جرجانی ... که هریک ضمن طبیب بودن فیلسوف هم بشمار می‌آمدند، از این گروه هستند (3).
در طب سنتی به انسان به عنوان یک موجود کلی و یک کلیت نگریسته می‌شود، پس درمانش هم کلی و عمومی خواهد بود. در این طب به اخلاط چهارگانه (خون، صفرا، بلغم و سودا) که دوتای اول طبع گرم و دوتای دوم طبع سرد دارند، توجه می‌شود و در این نوع طبابت مجموعه فوق باعث تشخیص و درمان بیماری می‌گردد (3).
از انسان‌های متفکر و فیلسوف بعنوان پزشک نام بردیم، لذا پس از آمدن تدریجی ادیان الهی هرکدام از پیغام‌آوران این ادیان خود جایگاه والای طبیب را هم داشته‌اند. چراکه از ذات الهی تغذیه و توان می‌گرفته‌اند. به خصوص خاتم آنها محمد امین صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که آخرین و کامل‌کننده ادیان الهی بوده است. ایشان مبلغ دینی کامل و جامع از هر حیث به اسم اسلام می‌باشند و مهمترین و بزرگترین معجزه ایشان کتاب قرآن می‌باشد که از طرف خداوند به ایشان ابلاغ شده است.
قرآن مجموعه‌ای عظیم و بی‌همتا و به عنوان راهنمای بشریت برای تمام اعصار می‌باشد و دارای نکات ظریفی من جمله در رابطه با بهداشت و سلامت انسان است که در چند جای
ص: 27
قرآن با کلمه «شفا» نام برده شده است (4).
مبحث دوم این مقاله اشاره‌ای به شفا که درمان جزئی از آن است به صورت اختصار آورده می‌شود.
اصل و اساس مداوا در مرحله اول استفاده از قرآن و سپس از داروهای طبی است. این قاعده برای بیماری‌های روحی و جسمی هر دو صادق است و اینکه بعضی ادعا می‌کنند که قرآن در درمان بیماری‌های روحی مؤثر و جهت درمان بیماری‌های جسمی بایستی فقط به دارو متوسل شد غلط می‌باشد چراکه قرآن پزشک دل‌ها و مایه سلامتی جسم و روح و شفای آن است (5). هم‌چنان‌که مرحوم طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان هم چنین اعتقادی داشته است. «1»
قرآن برخلاف طب امروز بیماری‌های جسمی و روحی را از یکدیگر جدا نساخته، بلکه هم به بیماری‌های جسمی (در سوره‌های بقره/ 184، توبه/ 91، نور/ 61، فتح/ 17) و هم به بیماری‌های روحی پرداخته است (در سوره‌های بقره/ 10، توبه/ 125، احزاب/ 32 و ناس).
به این آیه شریفه توجه شود: وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ «2» یعنی: و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مومنان نازل می‌کنیم. آوردن کلمه شفا به جای دواء جای بسی تأمل دارد زیرا که از شفا نتیجه کامل ولی با دارو امکان شفا نیافتن و عدم بهبودی ممکن است. پس قرآن طبق این آیه شفا است نه دارو و اثر شفابخش آن قطعی است. «3»
ابن قیم می‌گوید: قرآن سراسر شفاست برای تمام بیمارهای جسمی و تمام دردهای دنیوی و اخروی. تا آنجا که می‌گوید: هیچ‌گونه درد و بیماری وجود ندارد مگر آنکه در
______________________________
(1). مجمع البیان، ج 4، ص 90
(2). الاسراء (17)، آیه 82
(3). قرآن در قرآن، جوادی آملی، ص 234
ص: 28
قرآن برای علاج آن راهنمائی شده است (6).
وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ: و هنگامی که بیمار شوم مرا شفا می‌دهد. «1»
البته نبایستی از گفته فوق این مطلب برداشت شود که دارو و بیمارستان بی‌خاصیت می‌باشند بلکه دارو، بیمارستان و طبیب وسیله‌ای از اسباب شفا می‌باشند (7) و لذا با الهام از قرآن کریم که مشتمل بر شفای تن و روان است از زمان پیامبر طریقه خاصی در علم طب پدید آمد که بنام طب النبی یا طب النبوی معروف گردید و در طول قرون، آثار بسیاری بر اساس این طریقه پزشکی تألیف شد که نخستین آنها مجموعه روایات نبوی درباره طب جسمانی و روحانی است که امام رضا علیه السّلام آن را فراهم کردند و بعدا علمایی چون ابو نعیم اصفهانی و دیگران ادامه دادند.
و اما شرط بهره‌مندی از شفا چیست؟
آیه 44 سوره فصلت وَ لَوْ جَعَلْناهُ قُرْآناً أَعْجَمِیًّا ... ترجمه و توضیح آیه: یا محمد این قرآن را بزبان عرب بر تو نازل کردم (همان‌طور که به پیغمبران سابق هم بلسان قوم خودشان کتاب نازل کرده‌ایم) به جهت عرب بودن قوم تو. باید حقیقت آن را درک کرده ایمان می‌آوردند با این‌همه ایمان نیاوردند. اگر قرآن را بزبان عجم قرار می‌دادیم بیشتر از این انکار کرده به یقین می‌گفتند چرا آیات این کتاب به زبانی که ما بتوانیم درک کنیم بیان نشده است؟ چگونه است که خود عرب باشیم کتاب ما به زبان عجم نازل شود به چنین کتابی ایمان نمی‌آوریم (مشرکین دنبال بهانه می‌گردند و به هر زبان که بر آنها کتاب نازل شود ایمان آورنده نیستند) به مشرکین بگو اشخاصی که به قرآن ایمان آورده‌اند قرآن برای آنها هدایت‌کننده به راه حق و شفاء است. اشخاصی که ایمان نیاورده‌اند در گوش‌های آنها
______________________________
(1). شعرا (26)، آیه 80
ص: 29
از شنیدن حق سنگینی و در چشمهایشان کوری و لذا چشم دیدن قرآن را ندارند و غیر مومنین قرآن را از راه دور ندا می‌کنند و صدای ندا را نمی‌شنوند (8).
کوتاه‌ترین پیامی که از آیه مبارکه فوق دستگیر انسان متفکر می‌شود این است که شرط بهره‌مندی از هدایت و شفای قرآن ایمان است و قطعا چنانچه ایمان نداشته باشیم شفا و هدایت مقدور نیست جهت نتیجه‌گیری بهتر حدیثی از پیغمبر اکرم آورده می‌شود: کسی که لااقل هر ماه یکبار عسل بخورد و شفائی را که قرآن از آن یاد کرده بطلبد خدا او را از 77 نوع بیماری شفا می‌بخشد (9).
آیه شریفه فوق و حدیث نبوی آورده شده و اشاره‌ای به مضمون شعر معروف مولوی:
گر خدا خواهد نگفتند از بطرپس خدا بنمودشان عجز بشر «1»
دلالت بر یک اصل و آن ایمان به ذات مقدس پروردگار و خواسته‌ها و نخواسته‌های ایشان است.
بایستی به قرآن اعتقاد داشت که آن هم شفادهنده کامل می‌باشد. اگر چنین اعتقادی بوجود آید، هر آیه آن داروئی است برای همه دردها.
در بعضی کتب شرایط شفا و درمان من جمله قصد قربت، اعتقاد پاک و عمیق، طهارت، مداومت در قرائت، نبودن معصیت در حاجت (9) آمده است و مجموعه این شرایط به جز اعتقاد و توکل بر چیز دیگری دلالت نمی‌کند.
بالاخره چنانچه کسی از دردی به پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم پناه می‌برد به او گفته می‌شد که به قرآن
______________________________
(1). مثنوی مولوی- دفتر اول مثنوی تمثیل دوم
ص: 30
پناه ببر که خداوند در قرآن فرموده: وَ شِفاءٌ لِما فِی الصُّدُورِ ... «1» ولی بایستی شرط این پناه بردن را آموخت. من حقیر در طول عمر طبابت 6- 25 ساله‌ام اعم از پزشک عمومی یا متخصص به این نتیجه رسیده‌ام که دارو وقتی مؤثر است که بیمار به پزشک خود اعتماد داشته باشد. به عبارت دیگر مهم نیست که برای تسکین درد بیمار، چه داروئی به او می‌دهیم. مهم این است که بیمار چقدر به تجویزکننده دارو اعتقاد داشته باشد. گاهی داروئی که مسکن نبوده است، با جلب اعتماد بیمار به عنوان مسکن به او داده شده و اثر تسکینی قابل توجهی هم داشته است.
قسمت سوم بحث بررسی شفا از دیدگاه اسلامی- قرآنی و ارتباط آن با علوم جدید می‌باشد. این قسمت بحث کمی تخصصی‌تر و احتمالا خسته‌کننده است و امیدوارم که بتوانم در حد توان از عهده آن برآیم و تحفه‌ای هرچند ناچیز تقدیم نمایم.
در ابتدای بحث اشاره‌ای کوتاه به دو سیستم خودکار بدن داشتیم، سمپاتیک و پاراسمپاتیک. سیستم اول اورگانیسم را در جهت پرکاری، تلاش، جنگ و گریز، بیخوابی، ...
و سیستم دوم در جهت رخوت، بیحالی، خورد و خواب و آرامش پیش می‌برد. غلبه سیستم اول باعث بیدار شدن از خواب و به عبارتی مقاومت در مقابل مرگ و دومی در جهت خواب و آرامش هدایت می‌نماید. جدال همیشگی بین این دو سیستم وجود دارد و توازن این دو باعث زندگی معمول می‌شود (2). علی‌رغم اینکه این دو سیستم بطور خودکار انجام وظیفه می‌نماید. ولی اراده و خواست انسان و دیگر حیوانات می‌تواند در کار این دو دخالت‌هائی داشته باشد. مثلا گربه اگر تصمیم جنگ با گربه یا حیوانی دیگر را داشت چنانچه زخمی شود، خون‌ریزی چندانی پیدا نمی‌کند (عروق در این حالت با داشتن
______________________________
(1). یونس (10)، آیه 57
ص: 31
آدرنالین بیشتر تنگ و خون‌ریزی سریعا بند می‌آید) و یا در موقع دعوای انسان رنگ صورت وی پریده می‌شود (خون به قسمت‌هایی از بدن بیشتر می‌رسد که بایستی حالت تهاجمی و دعوا را حفظ نمایند مثل عضلات) (2). مثال دیگر اینکه در شرایط اضطراب و ناراحتی شدید بی‌خوابی عارض می‌شود.
مجددا به اصل بحث برگشته و نکاتی را یادآور می‌شویم:
Hippocrates
(بقراط) که از فیلسوفان بنام می‌باشد می‌گوید: پزشکان بایستی بیماران را نسبت به نیروی داخلی خودشان آگاه نمایند تا آنها از درد رهائی یابند (10).
نکته دیگر مسئله تلقین است. به این صورت که به بیمار اعتماد دهیم که با این دارو یا مانور یا عمل خوب می‌شود.
توضیح اینکه در طب علاوه بر داروهای اصلی ساخته‌هائی به شکل متفاوت داروئی داریم (به صورت قرص، شربت، آمپول ...) که هیچ‌گونه مواد داروئی و نتیجتا اثر داروئی در آنها وجود ندارد که اصطلاحا به آنهاPlacebo گفته می‌شود. چنانچه بیمار با اعتقاد به اینکه این داروها درد وی را بهبود می‌بخشند، دارو مصرف شود، در بیش از 50 خ موارد درد تسکین پیدا می‌نماید.
در بیماران سرطانی دیده شده است که علاوه بر درمان داروئی چنانچه این بیماران مورد گروه درمانی با تفریح، سخنرانی، فیلم ... قرار گیرند، طول عمر بیشتری در آنها مشاهده می‌شود (10). حتی در این بیماران با بررسی‌های علم جدید دیده شده است که تغییراتی در فرمول خونی آنها در جهت دفاع بیشتر مشاهده می‌گردد.
همچنین مشاهده شده است که عده‌ای از بیماری‌ها مثل آسم و بیماری‌های قلبی با خشم بدتر می‌شوند (10). یا در بیماران افسرده بیماری‌های قلبی بیشتر مشاهده می‌شود (10).
ص: 32
همچنین در این‌ها پاسخ تکثیری سلول‌های‌T (سلول‌های مقاوم‌ساز بدن) کاهش نشان داده است (11).
دادن دارونماها که در بالا مورد بحث قرار گرفت به بیماران سردردی بیش از 50 خ باعث بهبود سردرد آنها می‌شود و بالعکس دادن گل مصنوعی به بیماری که مبتلا به آلرژی می‌باشد در بیش از 50 خ موارد باعث بروز بیماری می‌شود (مشروط به اینکه این بیماران از کیفیت کار مطلع نباشند) (10).
امروزه وجود باورهای مذهبی در فرد را عاملی مؤثر بر سلامت وی در نظر می‌گیرند، اخیرا در مجلات پزشکی دنیا اشاره می‌شود که داشتن باورهای مذهبی می‌تواند در کاهش مرگ‌ومیر افراد و کاستن از میزان بیماری‌های آنان مؤثر باشد. در شماره 18 مجله‌Annals of internal medicin (ژانویه 2000) مقاله‌ای با عنوان ایمان و شفا چاپ شد که در آن مروری بر جدیدترین مطالعات انجام گرفته در زمینه رابطه ایمان و شفا صورت گرفته است و این در حالی است که امیر مومنان علیه السّلام بیش از 6 بار در نهج البلاغه از قرآن بعنوان شفادهنده‌ی بیماری‌ها نام برده‌اند. خلاصه نتایج بحث فوق این می‌شود که تصمیم و اراده (ایمان) شخص در بهبودی یا بدتر شدن بیماری دخیل است. اینک برگردیم به جمله پیغمبر اکرم محمد امین صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که می‌فرماید: کسی که حد اقل یکبار در ماه عسل بخورد و شفائی را که قرآن از آن یاد کرده بطلبد. پس بایستی برگردیم و کلمه ایمان و ایمان داشتن را مجددا بررسی نمائیم. سعی کنیم در ابتدا خودمان از روی ایمان حرکت نمائیم و در مرحله بعد در بیماران روح ایمان را بدمیم که اسلام و قرآن چنین خواسته‌اند.
قرآن کتابی که بیش از 1400 سال قبل نازل شده است، و تنها اختصاص به آن زمان نداشته است بلکه کلام خدای لایزال بوده و برای کل زمان‌ها و کل انسان‌های راستین می‌باشد
ص: 33
و آیه مبارکه: یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْمِ «1» (هیچ کس به حقیقت و تاویل قرآن آشنائی ندارد جز خدا و راسخان در علم و اسلام‌شناسان واقعی) و کلام امیر المومنین علیه السّلام که همگی مسلمانان او را بعنوان پیشوای دینی خود می‌شناسند. در نهج البلاغه: (و ان القران ظاهره انیق و باطنه عمیق لا تفنی عجائبه و لا تنقضی غرائبه) «2» (همانا قرآن در ظاهر شگفت‌آور و نیکو و در باطن ژرف و بی‌پایان است و عجائب و غرائب و نکات و اسرار آن پایانی ندارد) و آیه مبارکه فوق و کلام امیر المومنین مبین این نکته است که قرآن و فهم آن در گرو علم حقیقی از سوی عالمان راستین، یعنی کسانی که قرآن را خوب می‌شناسند و به آن ایمان دارند می‌باشد. پس بیایید به قرآن با چشم بصیرتر و ایمان کامل‌تر نگاه کنیم تا در زندگی راهنمایمان باشد.

نتیجه:

واژه‌های شناخت خداوند، اعتقاد به قرآن و خواستار شدن شفا از این کتاب مقدس بایستی مورد بررسی جدی و عمیق‌تر قرار گیرد. به قدرت لا یزال و بی‌مانند خدا پی ببریم که به قدر ایمان ما کارگشاست و به مقدس‌ترین کتاب فرستاده شده از طرف وی به عنوان راهنما در تمام اصول، اعتقاد راسخ داشته باشیم و از وی خواستار شفا و درمان گردیم که قرآن، نه یک درمانگر بلکه یک شفادهنده کامل است. چنین اعتقادی لازم است تا هر آیه آن شفا و دارویی برای همه دردها باشد.
______________________________
(1). آل عمران (3)، آیه 7
(2). خطبه 18 نهج البلاغه
ص: 34

منابع و مآخذ:

( (1).
Xue Kuiyang, lu Xiaozhen, Essential of Chinese Medicine acupuncture, Traditional Chinese Medicine Beijing China, 3991 chpapter 1 pages 4 - 12.
) ( (2).
Adams victor's principles of neurology 7 th edition McGraw - Hill, New York. 1002, chapter 62 p 055 - 385.
) ( (3). سید علی ابو الحبیب- طب سنتی و اسلامی، قرآن طبیب دلها- شرکت تحقیقات گیاهان داروئی بوستان یزدWWW .giahdrmani .com )
( (4). یونس: 57، اسراء: 82، فصلت: 44، شعراء: 80.)
( (5). به کتب اذکار مراجعه شود از جمله الکلم الطیب: ابن تیمیه وابل الصیب: ابن قیم و الاذکار، امام نووی و الحصن الواقی.)
( (6). زاد المعاد. جلد 4 صفحه 352.)
( (7). زاد المعاد. ج 4- کتاب الطب.)
( (8). عبد المجید صادق نوبری. ترجمه فارسی قرآن مجید، انتشارات اقبال، 1348، تهران.)
( (9) مجتبی رضائی شفا و درمان با قرآن. 1382 صفحه 16 مبحث 3، ناشر: گلپا. تهران.)
( (10). کاپلان- ساووک. خلاصه روانپزشکی، ترجمه نصرت اله پورافکاری. جلد اول 1382 ناشر شهراب- آینده‌سازان، مبحث سوم 193- 182. تهران.)
( (11). محمد وجگانی. ایمونولوژی. چاپ چهارم جلد اول، 1380 صفحه 556. موسسه نشر جهاد وابسته به جهاد دانشگاهی. تهران)
ص: 35

عبور از مفهوم ظاهری اشارات قرآنی در احیاء مجدد

اشاره

دکتر عبد الحسن کاظمی «1» فرزانه نمدیه «2»

چکیده:

با استفاده از معنی ظاهری آیه سوم سوره قیامت و تفسیر آیه در تفسیر نمونه و همچنین نتایج پژوهش‌ها و نظرات دانشمندان برجسته و صاحب نام جهانی در حوزه علوم ژنتیک مولکولی و مولکولار بیولوژی با استفاده از پایگاه علمی‌PubMed به آدرس اینترنتی‌http ://www .ncbi .nlm .nih .gov /sites /entrez به عنوان یکی از جامع‌ترین پایگاه‌های اطلاعات علمی- پژوهشی در زمینه علوم پزشکی، مطالعه‌ای تطبیقی و مفهومی در مورد معنی آیه سوم سوره قیامت و تفسیر آیه فوق با یافته‌های علمی- پژوهشی ظریف در حوزه علوم ژنتیک مولکولی و مولکولار بیولوژی انجام گردید. به نظر می‌رسد که مفهوم احیاء مجدد سر انگشتان دست مردگان که در آیه سوم سوره قیامت مورد تاکید قرار گرفته است؛ از مفهوم ظاهری و تصور خام مربوط به شکل‌گیری مجدد انگشتان بسیار فراتر رفته و عمق
______________________________
(1). دانشیار مرکز تحقیقات بیوتکنولوژیی و مرکز مطالعات و پژوهش‌های اسلامی در علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
(2). دبیر معارف اسلامی دبیرستانهای ناحیه سه آموزش و پرورش تبریز
ص: 36
و ژرفای حیرت‌انگیزی پیدا می‌نماید و با توجه به وجود سلسله اسباب و علل در جهان آفرینش به عنوان مجاری ظهور اراده و قدرت الهی، در احیاء مجدد انگشتان دست مردگان اسباب و علل ژنتیکی و کروموزمی شکل‌دهنده به این انگشتان نیز با ظرایف و پیچیدگی های حیرت‌آور خود بصورت مجدد و با قدرت الهی احیأ می‌شوند و این قسمت اخیر است که ظرافت، عمق و گستردگی مفهوم احیأ مجدد را بنحو بارز و برجسته‌ای آشکار می‌سازد و بر عظمت قدرت پروردگاری گواهی می‌دهد.

واژگان کلیدی:

سوره قیامت، احیاء مجدد، بیولوژی مولکولی‌

مقدّمه:

آیه سوم سوره قیامت أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْ نَجْمَعَ عِظامَهُ (3)- آیا انسان می‌پندارد که هرگز استخوان‌های او را جمع نخواهیم کرد؟ و آیه چهارم سوره قیامت- بَلی قادِرِینَ عَلی أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ (4)- آری قادریم که (حتی خطوط سر) انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.) (1). در قرآن مجید و هم‌چنین آیات عدیده دیگری در کلام الهی اشاره به قدرت پروردگاری در تجمیع اعضا و جوارح و ظرایف پیکر موجودات زنده و احیأ مجدد آنها دارند که بعنوان اشارتی به توانایی ذات احدیت در قیاس با اموری دارند که از عهده علم و توانایی بشری خارجند. آیه چهارم از سوره مبارکه قیامت به قدرت پروردگار در زمینه آفرینش و شکل‌دهی مجدد نوک انگشتان آحاد انسانی اشارت دارد؛ امری که با توجه به معرفت و دانش تجربی فعلی بشر از یک طرف اشاره‌ای به ظرایف ساختمانی موجود در خطوط و شیارهای نوک انگشتان و از طرف دیگر اشاره‌ای به قدرت لا یزال الهی در احیأ مجدد این خطوط و شیارها دارد. بنظر می‌رسد که می‌توان احیأ مجدد خطوط و شیارهای
ص: 37
نوک انگشتان را بصورتی عمیق‌تر و دقیق‌تر مورد توجه و بررسی قرار داد تا دامنه و گستردگی ظرافت این اشاره قرآنی بصورتی روشن‌تر آشکار گردد و عمق ظرافت این اشاره با توجه به اسباب و علل ژنتیکی و مولکولی منجر به شکل‌گیری مجدد خطوط و شیارهای انگشتان دست بصورتی ویژه نمایان شود و این قسمت اخیر است که ظرافت، عمق و گستردگی مفهوم احیأ مجدد را بنحو بارز و برجسته‌ای آشکار می‌سازد و بر عظمت قدرت پروردگاری گواهی می‌دهد.

روش کار:

با سعی در مطالعه و بررسی تطبیقی و مفهومی آیه سوم سوره قیامت و تفسیر آیه فوق با یافته‌های علمی- پژوهشی در حوزه علوم ژنتیک مولکولی و مولکولار بیولوژی و استفاده از مفاهیم و ظرایف مشخص شده اخیر در حوزه این علوم تجربی، اهتمام لازم برای درک مفاهیم عمیق‌تری از ظاهر کلام الهی در زمینه اشارات قرآنی در احیأ مجدد بعمل آمد.
توجه به قدرت لایزال الهی در احیأ مجدد خطوط و شیارهای سر انگشتان دست، این تفکر را برمی‌انگیزد که در ورای این بازسازی مجدد ظرایف ساختاری سر انگشتان دست، پیچیدگی‌های حیرت‌آور و عبرت‌آمیز خلقت نهفته است و تطبیق نتایج پژوهش‌ها و نظرات منتشره در مقالات دانشمندان برجسته و صاحب‌نام جهانی در حوزه علوم ژنتیک مولکولی و مولکولار بیولوژی در مورد ارگانوژنژOrganogenesis یا اندام‌زایی موجودات زنده و مورفوژنزMorphogenesis یعنی شکل‌گیری هر عضو و یا اندام در پیکر موجودات زنده و من جمله انسان از مسیر برنامه‌ریزی و کنترل ژنتیکی با محکمات آیات قرآنی با توجه به اهمیت و جذابیت علمی مسئله مد نظر قرار گرفت. بررسی نتایج پژوهش‌ها، مقالات و نظرات دانشمندان برجسته و صاحب‌نام جهانی در حوزه علوم ژنتیک
ص: 38
مولکولی و مولکولار بیولوژی با استفاده از پایگاه علمی‌PubMed به آدرس اینترنتی‌http ://WWW .ncbi .nlm .nih .gov /sites /entrez انجام گردید که یکی از معتبرترین و جامع‌ترین پایگاه‌های اطلاعات علمی- پژوهشی در زمینه علوم پزشکی با داشتن اطلاعات بیش از چهارده میلیون مقاله پزشکی می‌باشد.

بحث و نتیجه‌گیری:

در مورد آیه سوم سوره قیامت در تفسیر آمده است که: آری ما قادریم که حتی انگشتان (خطوط سر انگشتان) او را دوباره به صورت اول موزون و مرتب کنیم بَلی قادِرِینَ عَلی أَنْ نُسَوِّیَ بَنانَهُ. در روایتی آمده است که یکی از مشرکان که در همسایگی پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم زندگی می‌کرد به نام عدی بن ربیعه خدمت حضرت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد و از روز قیامت سؤال کرد که چگونه است؟ و کی خواهد بود؟ سپس افزود: اگر آن روز را من با چشم خودم. ببینم باز تصدیق تو نمی‌کنم و به تو ایمان نمی‌آورم! آیا ممکن است خداوند این استخوان‌ها را جمع‌آوری کند؟ این باور کردنی نیست! اینجا بود که آیات فوق نازل شد و به او پاسخ گفت و لذا پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درباره این مرد لجوج معاند می‌فرمود: (اللهم اکفنی شر جاری السوء) خداوندا شر این همسایه بد را از من دور کن (2). نظیر این معنی در آیات دیگر قرآن نیز به چشم می‌خورد، از جمله در آیه 78 سوره یس می‌خوانیم: یکی از منکران معاد قطعه استخوان پوسیده‌ای را به دست گرفته بود و به پیغمبر می‌گفت (مَنْ یُحْیِ الْعِظامَ وَ هِیَ رَمِیمٌ چه کسی این استخوان‌ها را زنده می‌کند در حالی که پوسیده است؟ ضمنا تعبیر (أَ یَحْسَبُ) از ماده حسبان به معنی گمان اشاره به این است که این منکران هرگز به گفته خود ایمان نداشتند بلکه تنها بر پندار و گمان‌های واهی و بی‌اساس تکیه می‌کردند. اما ببینیم چرا
ص: 39
مخصوصا روی استخوان‌ها تکیه شده است؟ این به خاطر آن است که اولا دوام استخوان بیش از سایر اعضا می‌باشد، و لذا هنگامی که بپوسد و خاک شود و ذرات غبارش پراکنده گردد امید بازگشت آن در نظر افراد سطحی کمتر است. ثانیا استخوان مهمترین رکن بدن انسان می‌باشد، چراکه ستونهای بدن را استخوان‌ها تشکیل می‌دهند، و تمام حرکات و جابه‌جائی و فعالیت‌های مهم بدن به وسیله استخوان‌ها انجام می‌گیرد، کثرت و تنوع و اشکال و اندازه‌های مختلف استخوان‌ها در بدن انسان از عجایب خلقت خداوند محسوب می‌شود، و ارزش یک مهره کوچک پشت انسان هنگامی ظاهر می‌شود که از کار بیفتد و می‌بینیم که تمام بدن را فلج می‌کند. «بنان» در لغت هم به معنی انگشتان آمده و هم به معنی سر انگشتان، و در هر دو صورت اشاره به این نکته است که نه تنها خداوند استخوان ها را جمع‌آوری می‌کند، و به حال اول بازمی‌گرداند، بلکه استخوان‌های کوچک و ظریف و دقیق انگشتان را همه در سر جای خود قرار می‌دهد، و از آن بالاتر خداوند حتی سر انگشتان او را به طور موزون به صورت نخست باز می‌گرداند. (3) این تعبیر می‌تواند اشاره لطیفی به خطوط سر انگشت انسان‌ها باشد که می‌گویند کمتر انسانی در روی زمین پیدا می‌شود که خطوط سر انگشت او با دیگری یکسان باشد، یا به تعبیر دیگر خطوط ظریف و پیچیده‌ای که بر سر انگشتان هر انسانی نقش است؛ معرف شخص او است و لذا در عصر ما مساله انگشت‌نگاری به صورت علمی درآمده و به وسیله آن بسیاری از مجرمان شناخته شده و جرمها کشف گردیده است، همین‌قدر کافی است که مثلا یک سارق هنگامی که وارد اتاق یا منزلی می‌شود دست خود را بر دستگیره در، یا شیشه اطاق یا قفل و صندوق بگذارد و اثر خطوط انگشتانش روی آن بماند، فورا از آن نمونه‌برداری کرده، با سوابقی که از سارقان و مجرمان دارند؛ مطابقه نموده و مجرم را پیدا می‌کنند. در
ص: 40
آیه بعد به یکی از علل حقیقی انکار معاد اشاره کرده می‌فرماید: چنین نیست که انسان در قدرت خداوند بر جمع استخوان‌ها و زنده کردن مردگان تردید داشته باشد، بلکه هدفش از انکار این است که ما دام العمر گناه کند بَلْ یُرِیدُ الْإِنْسانُ لِیَفْجُرَ أَمامَهُ. انسان گناهکار می‌خواهد از طریق انکار معاد، کسب آزادی برای هرگونه هوسرانی و ظلم و بیدادگری و گناه بنماید، هم وجدان خود را از این طریق اشباع کاذب کند، و هم در برابر خلق خدا مسؤولیتی برای خود قائل نباشد چراکه ایمان به معاد و رستاخیز و دادگاه عدل خدا سد عظیمی است در مقابل هرگونه عصیان و گناه، او می‌خواهد این لجام را برگیرد و این سد را درهم بشکند و آزادانه هر عملی را خواست انجام دهد. این منحصر به زمان‌های گذشته نبوده است، امروز هم یکی از علل گرایش به مادیگری و انکار مبدء و معاد، کسب آزادی برای فجور و گریز از مسؤولیتها، و شکستن هرگونه قانون الهی است، وگرنه دلائل مبدء و معاد آشکار است.
باید گفت که ارگانوژنژOrganogenesis یعنی اندام‌زایی و مورفوژنزMorphogenesis یعنی شکل‌گیری هر عضو و یا اندامی در پیکر موجودات زنده از مسیر برنامه‌ریزی و کنترل ژنتیکی بسیار پیچیده کروموزوم‌های آن موجود زنده بویژه خوشه ژنی موسوم به هاکس و ونت‌Hox Wnt gene clusters عبور می‌نماید (8- 4) که در هسته سلول‌های پیکر موجودات زنده، بویژه ژن‌هایی موسوم به ژن‌های تعادل بدنی یا هومئوتیک‌Homeotic در اندام‌زایی متعادل اعضا بدن موجودات زنده نقشی اساسی ایفا می‌نمایند و بنابراین مفهوم شکل‌گیری مجدد و احیأ انگشتان و خطوط و شیارهای آن و یا مثلا" احیأ و تجمیع استخوان‌های پوسیده مردگان بدین معنی است که اسباب و علل وقوع این اعجاز الهی از نظر زمانی و وجودی، قبل از وقوع این پدیده از مسیر اعجاز فراهم می‌گردد و هر
ص: 41
چند بروز این پدیده بصورت اعجاز الهی انجام می‌گیرد ولی اسباب و علل اعجازی وقوع آن با اراده و قدرت پروردگاری فراهم می‌گردد و این بدان معنی است که علل و مبانی ژنتیکی، کروموزومی و مولکولی (اسباب و مسبب) احیأ مجدد انگشتان و خطوط و شیارهای آن نیز فراهم می‌آید (12- 9).
روشن است که انگشتان احیأ شده دقیقا همان خصوصیات انگشتان قبلی را خواهند داشت و هویت انگشتان احیأ شده همان هویت قبلی آنها خواهد بود و بنابراین احیأ مجدد منحصر به شکل ظاهری آنها نبوده بلکه اعماق این انگشتان و اسباب و علل ژنتیکی و کروموزمی شکل‌دهنده به این انگشتان نیز بصورت مجدد و با قدرت الهی احیأ می‌شوند (13) و این قسمت اخیر است که ظرافت، عمق و گستردگی مفهوم احیأ مجدد را بنحو بارز و برجسته‌ای آشکار می‌سازد و بر عظمت قدرت پروردگاری گواهی می‌دهد.
در طی چند سال گذشته، تکمیل و اتمام مرحله اول پروژه مطالعه ژنوم انسان‌Human Genome project (HGP) بوسیله تیمی بسیار بزرگ و جهانی از برجسته‌ترین و شهیرترین متخصصین ژنتیک، مولکولار بیولوژی و مهندسی ژنتیک عالم، گوشه‌ای ناچیز از عظمت خلقت و آفرینش الهی را نشان داد زیرا نتایج این پروژه جهانی که جوامع علمی اهمیت آن را مترادف با پیاده شدن انسان در ماه ارزیابی کردند؛ نشان داد که در 46 کروموزوم(Chromosome) موجود در هسته هر سلول از بدن یک انسان، حدود 120 میلیارد عدد نوکلئوتید(Nucleotide) با نظم و ترتیب و انسجام ویژه‌ای قرار گرفته و آرایش و انتظام پیدا کرده‌اند تا فعالیت عادی سلول‌ها و شکل و شمایل ویژه اجزای پیکر انسان ممکن و محقق گردد. (14- 15) از نظر ژنتیکی وجود ناهماهنگی و بی‌نظمی حتی در یکی از یک‌صد و بیست میلیارد نوکلئوتید سازنده کروموزوم‌ها و ژن‌های هر سلول کافی است که
ص: 42
اختلالی جدی و مرگبار در پیکر انسان و یا هر موجود زنده دیگر بوجود آورد (17- 16) و بنابراین مفهوم احیاء مجدد انگشتان دست مردگان از مفهوم ظاهری و تصور خام مربوط به شکل‌گیری مجدد انگشتان بسیار فراتر رفته و عمق و ژرفای حیرت‌انگیزی پیدا می‌نماید زیرا برای احیاء و شکل‌گیری مجدد هر سلول از اعضا و جوارح بدن و من جمله سلول‌های سازنده انگشتان دست باید حدود یک‌صد و بیست میلیارد نوکلئوتید با نظم و ترتیب ویژه‌ای دوبار احیا و گرد هم آیند و سپس این تعداد کثیر از ماکرو مولکولهای حیاتی، بنحوی ویژه سازمان یابند و در مرحله بعدی بصورتی خاص از روی قسمت‌هایی ویژه از آن‌ها مولکول های ویژه‌ای بنام(MRNA) Messenger RNA ساخته شوند و متعاقب این مرحله، از روی این‌MRNA ها، هزاران عدد آنزیم و هزاران نوع مولکول‌های پروتئینی با مکانیسم‌هایی حیرت‌انگیز و شگفت‌آور ساخته شوند و این روند با مراحل پیچیده متعدد دیگر باید هم چنان ادامه پیدا کند تا در نهایت عضوی کوچک دوباره شکل گیرد (19- 18) و تازه این شکل‌گیری هم باید چنان دقیق و ظریف و مدبرانه باشد که دقیقا" به همان هویت قبلی منجر شود و اینجاست که مفهوم علم قلیل بشری و وجود خزاین علم و قدرت در نزد پروردگاری مجسم و مسجل می‌گردد و احیاء مجدد انسان، ظرایف ساختمانی پیکر انسان و یا هر موجود زنده دیگر معنایی غیر از مفهوم ظاهری و اولیه آن پیدا می‌کند بویژه آنکه باید در نظر گرفت در فردای قیامت، همه انسان‌های خلق شده از ابتدای خلقت تا آخرین فرزندان آدم مجددا" احیا می‌شوند و سر انگشتان هر فرد احیا شده نیز به یک معنی شناسنامه هویتی و ژنتیکی وی خواهد بود.
ص: 43

منابع و مآخذ:

( (1). قرآن مجید. ترجمه فارسی آیت اللّه مکارم شیرازی.)
( (2). تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 278.)
( (3). تفسیر نمونه جلد 25 صفحه 279.)
ص: 45

بررسی اثر آیات فاتحه الکتاب و سوره توحید روی بیمارهای تالاسمی ماژور و مولتیپل اسکلروزMS

اشاره

دکتر فرزانه مفتون «1» اکرم جهانگیر «2»

چکیده:

قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است که کل حیات انسان را در بر می‌گیرد و طبیعتا درمان بیماری‌ها می‌تواند بعدی از ابعاد بیشمار آثار آیات قدسی قرآن حکیم باشد وظیفه پزشکان مسلمان است که این بعد را آشکار کنند.
حکیمان مسلمان در درمان بیماران از آیات الهی استفاده می‌کرده‌اند و در متون مذهبی و اعتقادی مسلمانان تاثیرات درمانی فاتحه الکتاب و سوره توحید مورد تاکید بوده است.
براساس این مستندات مذهبی متقن و باورهای عمیق به این آیات الهی مؤلفین این مقاله گروه پژوهشی را تشکیل دادند تا اثر فاتحه الکتاب و توحید را بر روی بیماری بررسی نمایند.
______________________________
(1). پزشک و متخصص مدیریت خدمات بهداشتی و درمانی- دانشیار پژوهشکده علوم بهداشتی جهاد دانشگاهی.
(2). مدرس (بازنشسته) پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی ارتش
ص: 46

روش کار و یافته‌ها:

این پژوهش از مطالعات مداخله‌ای است که نتایج قبل و بعد از هر مداخله مورد بررسی قرار گرفت و مداخله شامل قرائت سوره فاتحه الکتاب و توحید برای بیماران و قرار دادن دست های درمانگر بر روی سر بیمار و اعضاء درگیر بیماران به هنگام قرائت آیات مذکور است.
* نتایج مربوط به بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور: 7 بیمار مورد مداخله قرار گرفتند و در 4 مورد، فواصل دریافت خون (ترانسفوریون) به حدود دو برابر افزایش یافت. و در دو مورد که پیش از مداخله دچار علائم سرگیجه و ضعف و بیحالی بودند، پس از مداخله این علائم مرتفع شده بود. میانگین هموگلوبین بیماران پیش از مداخله 71/ 9 (خطای استاندارد 45/ 0). میانگین هموگلوبین بیماران پس از مداخله به 8/ 10 رسید) خطای استاندارد 242/ 0) که این اختلاف از نظر آماری معتبر می‌باشد(P 0 /820) فریتین بیماران نیز در 5 بیمار در دسترس بود که میانگین آن 8/ 2246 با میانه 1580 بود.
متوسط کاهش فریتین 566 واحد با خطای استاندارد 1/ 313 و میانه 780 بود.
* نتایج بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز؛ در این بررسی معیار سلامت جسمانی(Physical health) ، معیار انرژی(Energy) و ترکیب سلامت جسمانی‌Physical) (health composite نسبت به قبل از مداخله تفاوت معنی‌داری دارند به طوری که با توجه به آزمون‌های انجام شده سطح معنی‌داری این ابعاد به ترتیب عبارتند از:
( P 0, 40 ),) P 0, 20 (,) P 0, 10
ص: 47

بحث و نتیجه‌گیری:

درصورتی‌که پزشکان بالینی که مسئولیت درمانی بیماران را به عهده دارند با اثربخشی این آیات مقدس در بهبود بیماران خود آشنا شوند، تحولی در پزشکی موجود ایجاد می‌شود. در صورت فراهم شدن بودن بستر مساعد جهت انجام چنین پژوهش‌هایی در حیطه وسیع‌تر، انجام این بررسی بر روی تعداد بیشتری از بیماران و ارزیابی تاثیر این روش روی شاخص‌های سلامت روانی آنها در مرحله بعدی قرار دارد. پیشنهاد می‌شود که یک شورای پژوهشی متشکل از سیاستگزاران و صاحب‌نظران علاقه‌مند در این زمینه تشکیل شود تا محققین مطالعات ارائه شده، بتوانند نتیجه بررسی‌های خود را در راستای روش کار و علمی نمودن دعادرمانی ارائه نمایند.

واژگان کلیدی:

فاتحه الکتاب، دعادرمانی، تالاسمی، مولتیپل اسکلروز.

مقدّمه:

قرآن کتاب آسمانی مسلمانان است که کل حیات انسان را در برمی‌گیرد و طبیعتا درمان بیماری‌ها می‌تواند بعدی از ابعاد بیشمار آثار آیات قدسی قرآن حکیم باشد وظیفه پزشکان مسلمان است که این بعد را آشکار کنند. با توجه به اینکه حکیمان مسلمان از آیات الهی برای درمان بیماران استفاده می‌کرده‌اند و در متون مذهبی و اعتقادی مسلمانان تاثیرات درمانی فاتحه الکتاب و سوره توحید مورد تاکید بوده است و احادیث و روایات معتبری از پیامبر و ائمه در این رابطه در دست است از جمله:
1. از حضرت رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم روایت است که برای درد شکم، شربت عسل با آب گرم بیاشامد و تعویذ کند آن را به هفت مرتبه فاتحه الکتاب. (1)
ص: 48
2. از امیر المؤمنین علیه السّلام برای دندان درد، حمد، معوذتین و توحید روایت شده است. (1)
3. از حضرت امام صادق علیه السّلام روایت است که جهت دندان درد بعد از گذاشتن دست بر آن حمد و توحید و قدر خوانده شود. (1)
4. از حضرت امام محمد باقر علیه السّلام روایت است که هر علتی را دو سوره حمد و قل هو اللّه نیکو می‌کند. (1)
در سوره اسرا شاهد آیه ذیل است:
آیه 82 وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ: و از قرآن آنچه شفا و رحمت است برای مومنان نازل می‌کنیم. (2)
از طرف دیگر دعا به عنوان روش درمانی که مجددا احیا شده است (3) در سایر کشورها مطرح می‌شود به طوری که در مطالعات مختلف، اثر درمانی دعا را در بهبود بیماری‌ها مورد مطالعه قرار گرفته است، این مطالعات در چند واحد مراقبت قلبی- عروقی، بیماران مبتلا به ایدز، بیماران نابارور، بیماران مبتلا به آرتریت روماتوئید، نوزاد نارس و حوادث عروقی مغز انجام شده است. (4- 10)
در بسیاری از این مطالعات دعا از راه دور برای درمان بیماران به کار رفته است. برای دعا از راه دور موثرترین روش را نیت نام برده‌اند که باید حتما روی بیمار به عنوان هدف اصلی تمرکز شود و دعاکننده نباید درمان را به خود نسبت دهد. (11)
براساس مستندات مذهبی متقن و باورهای عمیق به این آیات الهی و نیز دستاوردهای جدید علمی ذکر شده مؤلفین این مقاله گروه پژوهشی را تشکیل دادند تا اثر فاتحه الکتاب و توحید را بر روی بیماری بررسی نمایند.
خط مشی‌های گروه پژوهشی در راستای اجرای این مطالعه عبارت بودند از:
ص: 49
- بررسی وضعیت بیماران قبل و بعد از مداخله
- ادامه درمان پزشکی متداول بیماران در حین انجام این پژوهش
- انتخاب معیاری عینی از وضعیت بیماری و بررسی میزان تغییر آن
- استفاده از آزمونهای آماری برای تجزیه و تحلیل نتایج.

روش کار و یافته‌ها

اشاره

نوع مطالعه از مطالعات مداخله‌ای است که نتایج قبل و بعد از هر مداخله مورد بررسی قرار گرفت.
دو بیماری تالاسمی ماژور و مولتیپل اسکلروز جهت این مطالعه انتخاب شده‌اند.
تمام بیماران از مداخله اطلاع داشته و فرم رضایت را تکمیل نموده‌اند.
مداخله: قرائت سوره فاتحه الکتاب و توحید برای بیماران و قرار دادن دست‌های درمانگر بر روی سر بیمار و اعضاء درگیر بیماران به هنگام قرائت آیات مذکور. مداخله به مدت 8 هفته و در هر هفته یکبار از راه نزدیک و یکبار از راه دور (برای بیماری تالاسمی) و دوبار از راه دور (برای بیمار مولتیپل اسکلروز) را شامل شد. مداخله‌ها از راه دور خواندن آیات ذکر شده با تمرکز به روی بیمار بود.

1. بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور

* معیارهای ارزیابی برای بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور میزان هموگلوبین، هماتوکریت و میزان فریتین خون بود.
* نتایج مربوط به بیماران مبتلا به تالاسمی ماژور:
در این مطالعه 7 بیمار مورد مداخله قرار گرفتند که 6 مورد (6/ 85 خ) مونث و یک مورد (3/ 14 خ) مذکر بودند. میانگین سنی بیماران 14 سال با خطای استاندارد 1/ 99(SE) سال، میانه
ص: 50
مجموعه مقالات قرآن و طب ج‌2 99
15 سال، حد اقل 6 سال و حد اکثر 20 سال بودند. میانگین هموگلوبین بیماران پیش از مداخله 71/ 9 با خطای استاندارد 45/ 0 و میانه 5/ 10 بود. حد اقل این هموگلوبین 7/ 5 و حد اکثر 7/ 10 بود. فریتین بیماران نیز در 5 بیمار در دسترس بود که میانگین آن 2246/ 8 با میانه 1580 بود. از نظر دفعات مداخله (دعادرمانی) از راه نزدیک، میانگین دفعات 6 بار بود ضمنا میانگین دفعات مداخله از راه دور نیز به همین تعداد می‌باشد. میانگین هموگلوبین بیماران پیش از مداخله 71/ 9 با خطای استاندارد 45/ 0 میانگین هموگلوبین بیماران پس از مداخله به 8/ 10 (خطای استاندارد 242/ 0) که این اختلاف از نظر آماری معتبر می‌باشد(P 0 /820) با استفاده از آزمون(Wilcoxon Signed Ranks Test) شکل 1HB .- هموگلوبین قبل از مداخله وHB 1 هموگلوبین بعد از مداخله)
لازم به ذکر است تالاسمی ماژور در افراد مدیترانه‌ای و نیز در ایران بیشتر از سایر ملل دیده می‌شود. تالاسمی ماژور شدیدترین فرم بیماری تالاسمی است که زندگی فرد لزوما به تزریق منظم خون و مراقبت‌های مکرر پزشکی بستگی دارد. در غیر این صورت میزان هموگلوبین به کمتر از 0/ 5 گرم در دسی لیتر کاهش می‌یابد. (12)
از طرف دیگر همان‌طور که گفته شد تزریق مکرر خون به این بیماران جهت حفظ حیات ضرورت دارد، این تزریقات مکرر خون از طرفی و نیمه عمر اندک آن در فرد مبتلا به کم‌خونی ناشی از تالاسمی ماژور می‌تواند باعث هموسیدروز شود. بنابراین تزریق دفروکسامین به منظور کاهش آهن سرم ضروری است که 6- 5 شب در هفته تجویز می‌شود تا بتواند سطح فریتین سرم را زیر 1000 نانو گرم در میلی لیتر نگه دارد. که در این صورت مقدار فریتین کمتر از میزان سمی است. (13)
در این مطالعه متوسط کاهش فریتین 566 واحد با خطای استاندارد 213/ 1(SE) و میانه
ص: 51
780 بود. (شکل- 2FERITIN . فریتین قبل از مداخله وFERITIN 1 فریتین بعد از مداخله)
البته در یکی از بیماران، خودسرانه دفعات تزریق دسفرال را از 6 ویال در 6 شب در هفته به 4 ویال در 4 شب در هفته کاهش داده بود که با حذف این مورد، متوسط کاهش به 3/ 770 می‌رسد. (با خطای استاندارد 6/ 306 و میانه 990).
همان‌طور که نتایج این مطالعه نشان داده شده است قرائت این آیات با تمرکز روی بیماران باعث ایجاد روند بهبودی یعنی افزایش هموگلوبین و کاهش فریتین سرم در این بیماران شده است. هم‌چنین در 4 مورد بیماران فواصل دریافت خون (ترانسفیوژن) به حدودا دو برابر افزایش یافت و در دو مورد که پیش از مداخله دچار علائم سرگیجه و ضعف و بیحالی بودند، پس از مداخله این علائم رفع شد. ضمنا 3 بیمار بهبود وضعیت تحصیلی خود را پس از مداخله ابراز نمودند. و سایر بیماران نیز تاثیر مطلوب این روش را در وضعیت کلی زندگی، سلامت عمومی و روانی خود ابراز نمودند.
شکل 1) هموگلوبین بیماران قبل و بعد از دعا درمانی
شکل 2) فریتین بیماران قبل و بعد از دعا درمانی‌

2. بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز

* معیارهای ارزیابی برای بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز(MS) براساس معیارهای پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی ویژه این بیماران(ms Qol - 45) که 54 سوال را در بر دارد، بوده است که این البته علاوه بر معیارهای ارزیابی ذکر شده، هر جلسه نظرات بیمار در مورد وضعیت خودشان ثبت گردید.
* نتایج مربوط به بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز
در این مطالعه 12 بیمار ارزیابی شدند و میانگین دفعات مداخله 7 بار از راه نزدیک و 14
ص: 52
بار از راه دور بود.
در این بررسی، معیار سلامت جسمانی‌PHysical health :، معیار انرژی(Energy) و ترکیب سلامت جسمانی،(Physical health composite) نسبت به قبل از مداخله تفاوت معنی‌داری دارند به طوری که با توجه به آزمون‌های انجام شده(Wilcoxon Signed Ranks) Test( سطح معنی‌داری این ابعاد به ترتیب عبارتند از: (جدول شماره 1)
( P 0, 40 ),) P 0, 20 (,) P 0, 10 (
علاوه بر تغییراتی که توسط پرسشنامه آشکار شده است، اظهارات تمام بیماران در هر جلسه درمانی نشان‌دهنده تغییرات بارز در انگیزه برای فعالیت و بهبودی در وضعیت خلقی بود که از سوی بیماران و همراهان آنان ابراز می‌شود. با توجه به اینکه خود بیماران و خانواده آنان به دقت با محدودیت‌ها و نحوه عملکرد خود آشنا بودند تغییرات ایجاد شده در کاهش محدودیت‌ها و ارتقاء عملکرد خود را در هر جلسه با نکته‌سنجی بیان می‌نمودند.

جدول شماره 1: وضعیت کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروز تحت مطالعه‌

(سطح معنی‌داری‌P )/ میانگین/ حیطه‌های کیفیت زندگی‌

بعد از مداخله قبل از مداخله
0/ 04/ 56/ 4/ 48/ 5/ سلامت جسمانی(Physical Health)
0/ 55/ 870/ 59/ 5/ محدودیت‌های مرتبط با مشکلات جسمانی
Role limitations due to physical( problem
ص: 53
0/ 86/ 66/ 7/ 59/ 5/ محدودیت‌های مرتبط با مشکلات روانی
Role limitations due to )( emotinal problem (
1/ 73/ 6/ 62/ 3/ بهبود احساسی‌Emotinal well) (- being
0/ 02/ 64/ 7/ 50/ 9/ انرژی(Energy)
0/ 07/ 65/ 9/ 52/ 5/ ادراک جسمانی‌Health) (Perception
0/ 28/ 68/ 8/ 60/ 7/ عملکرد اجتماعی(Social function
1/ 69/ 6/ 68/ 3/ عملکرد شناختی‌Cognitive) (function
0/ 36/ 70/ 9/ 61/ 9/ اختلال سلامتی(Health distress)
0/ 22/ 73/ 5/ 62/ 3/ ترکیب سلامت روانی‌Physical) (health composite
0/ 01/ 63/ 9/ 53/ 8/ ترکیب سلامت جسمانی‌Mental) (health composite
33/ 68/ 8/ 61/ 5/ کیفیت کلی سلامت(Overall quality of life)
ص: 54

بحث و نتیجه‌گیری‌

با توجه به نتایج مطالعات فوق الذکر، استفاده از تاثیر آیات مقدس اگر به صورت یک برنامه منظم و مداوم در زندگی این بیماران جای گیرد تاثیر فزاینده خواهد داشت.
درصورتی‌که پزشکان بالینی که مسئولیت درمانی بیماران را به عهده دارند با اثربخشی این آیات مقدس در بهبود بیماران خود آشنا شوند، تحولی در پزشکی موجود ایجاد می‌شود.
در صورت فراهم آمدن بستر مساعد جهت انجام چنین پژوهش‌هایی در حیطه وسیع‌تر، انجام این بررسی بر روی تعداد بیشتری از بیماران و ارزیابی تاثیر این روش روی شاخص های سلامت روان آن‌ها در مرحله بعدی قرار دارد و مراکز مرتبط با این بیماران علاوه بر حمایت‌ها و درمان‌های معمول خود می‌توانند با برنامه‌ریزی در زمینه روش‌های جدید درمانی، میزان بهره‌مندی بیماران را افزایش داده و نیز امکان مطالعات پژوهشی را فراهم سازند. پیشنهاد می‌شود که یک شورای پژوهشی از سیاست‌گزاران و صاحب‌نظران علاقمند در این زمینه تشکیل شود تا محققین مطالعات ارائه شده، بتوانند نتیجه بررسی‌های خود را در راستای روش کار و علمی نمودن دعادرمانی ارائه نمایند.
ص: 55

منابع و مآخذ:

( (1). تالیف ثقه الاسلام شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، انتشارات آستان قدس رضوی، 1374،. 879- 884)
( (2). قرآن کریم، ترجمه آیت اللّه العظمی مکارم شیرازی، دار القرآن الکریم، دفتر مطالعات تاریخ و معارف اسلامی.)
ص: 57

کهولت در قرآن‌

اشاره

دکتر عبد الحسین کاظمی «1»

چکیده:

وقوع پیری و وقوع مرگ بدنبال آن، نقشی تعیین‌کننده در تنظیم نگاه انسان به هستی و آفرینش، اخلاق، منش و تفکرات و روابط اجتماعی، توزیع منابع قدرت و ثروت اجتماعی به معنای اعم آن در زندگی و جوامع بشری در طول تاریخ ایفا کرده است ولی اکنون در دانش پزشکی و علوم پیرامونی آن برای افزایش طول عمر توانایی‌های ویژه‌ای وجود دارد زیرا با مشاهده اثر سیستم تلومر- تلومراز در افزایش طول عمر سلول‌ها و در مدل‌های آزمایشگاهی این فرضیه مطرح شده است که شاید با استفاده از این سیستم، از پیر شدن سلول‌ها جلوگیری و به تبع آن افزایش طول عمر را محقق کرد اما این موضوع تبعات بسیار پیچیده‌ای را به دنبال می‌آورد. تأخیر غیر معمول در بروز پیری در افراد جامعه و وقوع مرگ بدنبال زندگی‌های طولانی و یا بسیار طولانی آن، تبعات وسیعی را در پی دارد و کل نظام فکری، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و ارزشی جامعه را به صورت وسیع تحت تاثیر
______________________________
(1). دانشیار مرکز تحقیقات بیوتکنولوژیی و مرکز مطالعات و پژوهش‌های اسلامی در علوم پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز.
ص: 58
خود قرار می‌دهد و بنابراین با سعی در مطالعه و بررسی تطبیقی و مفهومی آیات دارای مفاهیم و اشارات در زمینه بروز کهولت در انسان و آثار و عوارض و تبعات آن مانند آیه 54 سوره مبارکه روم، آیه 67 سوره مبارکه غافر، آیه 5 سوره مبارکه حج، آیه 68 سوره مبارکه یس و آیه 17 سوره مبارکه مزمل و تفسیر آیات فوق و تطبیق آن‌ها با یافته‌های علمی- پژوهشی در مورد پیری‌شناسی در علوم پزشکی و براساس یافته‌های جدید در زمینه ژنتیک مولکولی، عملکرد ژن‌ها در بروز پیری و توجه به مکانیسم‌های مولکولار بیولوژی و دستکاری ژن‌ها، اهتمام لازم برای درک مفاهیم عمیق‌تری از ظاهر کلام الهی در زمینه اشارات قرآنی در مورد کهولت به عمل آمد.

واژگان کلیدی:

قرآن، کهولت، تلومراز

مقدّمه:

آیه 54 سوره مبارکه روم اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَیْبَةً یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ «خدا همان کسی است که شما را آفرید در حالی که ضعیف بودید؛ سپس بعد از ناتوانی، قوت بخشید و باز بعد از قوت، ضعف و پیری قرار داد؛ او هرچه بخواهد می‌آفریند، و دانا و تواناست»، آیه 67 سوره مبارکه غافر هُوَ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ یُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ ثُمَّ لِتَکُونُوا شُیُوخاً وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی مِنْ قَبْلُ وَ لِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُسَمًّی وَ لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ «او کسی است که شما را از خاک آفرید، سپس از نطفه، سپس از علقه (خون بسته شده)، سپس شما را بصورت طفلی (از شکم مادر) بیرون می‌فرستد، بعد به مرحله کمال قوت خود می‌رسید، و بعد از آن پیر می‌شوید و (در این میان) گروهی از شما پیش از
ص: 59
رسیدن به این مرحله می‌میرند و در نهایت به سرآمد عمر خود می‌رسید؛ و شاید تعقل کنید»، آیه 5 سوره مبارکه حج یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فِی رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلی أَجَلٍ مُسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً وَ تَرَی الْأَرْضَ هامِدَةً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ 5 «- ای مردم! اگر در رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجه کنید که) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از «مضغه» (چیزی شبیه گوشت جویده شده)، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل؛ تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم) و جنین‌هایی را که بخواهیم تا مدت معینی در رحم (مادران) قرار می‌دهیم (و آنچه را بخواهیم ساق می‌کنیم) بعد شما را بصورت طفل بیرون می‌آوریم؛ سپس هدف این است که به حد رشد و بلوغ خویش برسید.
در این میان بعضی از شما می‌میرند؛ و بعضی آن قدر عمر می‌کنند که به بدترین مرحله زندگی (و پیری) می‌رسند؛ آن‌چنان‌که بعد از علم و آگاهی، چیزی نمی‌دانند! (از سوی دیگر) زمین را (در فصل زمستان) خشک و مرده می‌بینی، اما هنگامی که آب باران بر آن فرومی‌فرستیم، به حرکت درمی‌آید و می‌روید؛ و از هر نوع گیاهان زیبا می‌رویاند)، آیه 68 یس وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ 68 «هرکس را طول عمر دهیم، در آفرینش واژگونه‌اش می‌کنیم (و به ناتوانی کودکی بازمی‌گردانیم)؛ آیا اندیشه نمی‌کنند؟» و آیه 17 سوره مبارکه مزمل فَکَیْفَ تَتَّقُونَ إِنْ کَفَرْتُمْ یَوْماً یَجْعَلُ الْوِلْدانَ شِیباً «در آن روز که کودکان را پیر می‌کند»؛ در قرآن مجید (1) به مسئله پیری و کهولت(Aging) افراد انسانی اشاراتی دارند.
ص: 60
در تفسیر آیه 54 سوره مبارکه روم در مورد این آیه آمده است که: ای انسان‌ها، در آغاز آن‌چنان ضعیف و ناتوان بودید که از نظر جسمانی حتی قدرت نداشتید حشره‌ای موذی را از خود دور کنید یا آب دهان خویش را نگه دارید، از نظر فکری نیز به «مصداق لا تعلمون شیئا»، هیچ چیز نمی‌دانستید حتی پدر و مادر مهربانی را که دائما مراقب شما بودند نمی‌شناختید ولی کم‌کم دارای رشد و قدرت شده، اندامی نیرومند و فکری قوی و عقلی توانا و درکی وسیع پیدا کردید و با این حال نمی‌توانستید این قدرت را نگاه دارید و درست همانند انسانی که از دامنه کوه بلندی به فراز قله رسیده از طرف دیگر سراشیبی را شروع کردید، و باز به قعر دره ضعف و ناتوانی جسمی و روحی رسیدید. این دگرگونی‌ها و فراز و نشیب‌ها، بهترین دلیل برای این حقیقت است که نه آن قوت از شما بود، و نه آن ضعف، بلکه هر دو از ناحیه دیگری بود، و این خود نشانه آن است که چرخ وجود شما را دیگری می‌گرداند و هرچه دارید عارضی است. این همان است که امیر مؤمنان علی علیه السّلام در گفتار نورانیش به آن اشاره کرده می‌فرماید: (عرفت اللّه سبحانه بفسخ العزائم و حل العقود و نقض الهمم): ( (من خدا را در فسخ تصمیم‌های محکم و گشودن گره‌ها و نقض اراده‌های قوی و ناکام ماندن آن شناختم، من از این دگرگونی‌ها فهمیدم که قدرت اصلی دست دیگری است و ما از خود چیزی نداریم جز آنچه او به ما می‌بخشد. جالب اینکه در مورد ضعف دوم که برای انسان پیش می‌آید، کلمه «شیبه» به معنی «پیری» را نیز اضافه می‌کند، ولی در ضعف اول، نامی از کودکی نمی‌برد. این تعبیر ممکن است اشاره به آن باشد که ضعف پیری دردناک‌تر است، زیرا اولا رو به سوی مرگ و فنا دارد، برعکس ضعف کودکی، و ثانیا توقعی که از پیران سالخورده و باتجربه دارند هرگز از کودکان نیست، در حالی که گاه ضعف و ناتوانی آن‌ها یکسان است و این بسیار عبرت‌انگیز می‌باشد
ص: 61
. این مرحله است که قدرتمندان یاغی و سرکش را به زانو درمی‌آورد و به ضعف و زبونی و بیچارگی می‌کشاند (2)
هم‌چنین در تفسیر آیه 5 سوره مبارکه حج از ایام ضعف و کهولت به «أَرْذَلِ الْعُمُرِ» تعبیر شده و بیان شده است که: ارذل از ماده «رذل» به معنی چیز پست و نامطلوب است و منظور از ارذل العمر نامطلوب‌ترین دوران‌های عمر انسان می‌باشد که به نهایت پیری می‌رسد، و به گفته قرآن علوم و دانش‌های خود را به کلی فراموش می‌کند، و درست همانند یک کودک می‌شود، از نظر معلومات هم‌چون کودک است، از نظر تدبیر امور شبیه کودک است، از چیز جزئی همانند یک کودک ناراحت می‌شود و با امر مختصری خوشحال و راضی می‌گردد، ظرفیت و حوصله خود را از دست می‌دهد، و گاه حرکات او کودکانه می‌شود با این تفاوت که مردم از کودک انتظاری ندارند و از او دارند، بعلاوه در مورد کودکان این امیدواری هست که با رشد و نمو جسم و روحشان همه این حالات برطرف می‌گردد اما در مورد پیران فرتوت و کهنسال چنین امیدی وجود ندارد و با این تفاوت که یک کودک چیزی نداشته که از دست بدهد اما این پیر کهنسال همه سرمایه‌های حیاتی خود را از دست داده است. روی این جهات حال پیران سال‌خورده در مقایسه با حال کودکان بسیار رقت‌بارتر و ناگوارتر است. در بعضی از روایات «أَرْذَلِ الْعُمُرِ» به سن یک‌صد سالگی به بالا تفسیر شده است و این ممکن است ناظر به نوع افراد باشد وگرنه کسانی هستند که در سنین پائین‌تر از یک‌صد سالگی به این مرحله می‌رسند همان گونه که اشخاصی یافت می‌شوند که در سنین بالاتر از صد نیز کاملا هوشیار و آگاهند مخصوصا در علماء و دانشمندان بزرگ که دائما به مباحث علمی اشتغال دارند کمتر دیده می‌شود که چنین وضعی دست دهد، و در هرحال باید در مورد این بخش از عمر به خدا پناه بریم.
ص: 62
ضمنا یادآوری این سال‌ها کافی است که ما را از غرور و غفلت بیرون آورد که در آغاز چه بودیم و اکنون چه هستیم و در آینده چه خواهیم شد؟. (3)
آیه 68 سوره مبارکه یس در اشاره به ایام پیری انسان، به ضعف‌ها و ناتوانی‌های عمومی انسان‌ها اشاره دارد و در این موارد چنین تفسیر شده‌اند که: وضع انسان در پایان عمر از نظر ضعف و ناتوانی عقل و جسم هم هشداری است به آن‌ها که برای انتخاب راه هدایت امروز و فردا می‌کنند، و هم پاسخی است به کسانی که تقصیرات خود را به گردن کوتاهی عمر می‌افکنند و هم دلیلی است بر قدرت خداوند که او همان گونه که می‌تواند یک انسان نیرومند را به ضعف و ناتوانی یک نوزاد بازگرداند، قادر است بر مساله معاد و هم چنین نابینا ساختن مجرمان و از حرکت بازداشتن آن‌ها زیرا می‌فرماید: هرکس را که طول عمر دهیم در آفرینش واژگونه می‌کنیم، آیا اندیشه نمی‌کنند؟ وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ. توضیح اینکه «نُنَکِّسْهُ» از ماده «تنکیس» به معنی واژگون ساختن چیزی است به گونه‌ای که سر به جای پا و پا به جای سر قرار گیرد و در اینجا کنایه از بازگشت کامل انسان به حالات طفولیت است. زیرا آدمی از آغاز خلقت ضعیف است و تدریجا رو به رشد و تکامل می‌رود، در دوران جنینی هر روز شاهد خلقت تازه و رشد جدیدی است، بعد از تولد نیز مسیر تکاملی خود را در جسم و روح به سرعت ادامه می‌دهد، و قوا و استعدادهای خداداد که در درون وجودش نهفته شده یکی بعد از دیگری شکوفا می‌شود، دوران جوانی، و بعد از آن پختگی فرامی‌رسد، و انسان در اوج قله تکامل جسمی و روحی قرار می‌گیرد، در اینجا گاه روح و جسم مسیر خود را از هم جدا می‌کنند، روح هم‌چنان به تکامل خویش ادامه می‌دهد، در حالی که عقب‌گرد جسم شروع می‌شود، ولی سرانجام عقل نیز سیر نزولی خود را شروع می‌کند، و تدریجا و گاه
ص: 63
به سرعت به مراحل کودکی بازمی‌گردد، حرکات حرکات کودکانه و تفکر و حتی بهانه جوئی‌ها هم‌چون کودکان می‌شود، و ضعف جسمانی نیز با آن هماهنگ می‌گردد، با این تفاوت که این حرکات و روحیات از کودکان شیرین و جذاب است و نویدی است بر شکوفائی امیدبخش و مسرت‌آفرین آینده، و به همین دلیل کاملا قابل تحمل است، ولی از پیران زننده و نازیبا و گاه تنفرآور و یا ترحم‌انگیز است و به راستی روزهایی فرامی‌رسد بسیار دردناک که عمق ناراحتی آن را به زحمت می‌توان تصور کرد (4). قرآن مجید در آیه 5 سوره حج نیز به همین معنی اشاره کرده، می‌فرماید: وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً بعضی از شما آن‌قدر عمر می‌کنند که به بدترین مرحله زندگی و پیری می‌رسند، آن‌چنان‌که چیزی از علوم خود را به خاطر نخواهند داشت حتی نزدیکترین افراد خانواده خود را نخواهند شناخت لذا در بعضی از روایات افراد هفتاد ساله به عنوان (اسیر اللّه فی الارض) (اسیران خدا در زمین) ذکر شده اند. به‌هرحال جمله «أَ فَلا یَعْقِلُونَ» هشدار عجیبی در این زمینه می‌دهد، و به انسان‌ها می‌گوید: اگر این قدرت و توانائی که دارید عاریتی نبود به این آسانی از شما گرفته نمی‌شد، بدانید دست قدرت دیگری بالای سر شماست که بر هر چیز تواناست. تا به آن مرحله نرسیده‌اید خود را دریابید، و پیش از آنکه نشاط و زیبائی به پژمردگی مبدل گردد از این چمن گل‌ها بچینید، و توشه راه طولانی آخرت را از این جهان برگیرید، که در فصل ناتوانی و پیری و درماندگی هیچ کاری از شما ساخته نیست. و لذا یکی از پنج چیزی را که پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به ابو ذر توصیه فرمود همین بود که دوران جوانی را قبل از پیری غنیمت بشمار: (اغتنم خمسا قبل خمس: شبابک قبل هرمک، صحتک قبل سقمک، و غناک قبل فقرک، فراغک قبل شغلک و حیاتک قبل موتک): ( (پنج چیز را قبل از پنج چیز غنیمت
ص: 64
بشمر، جوانیت را قبل از پیری، سلامتت را قبل از بیماری، بی‌نیازیت را قبل از فقر، زندگیت را قبل از مرگ و فراغت خاطر را قبل از گرفتاری (4).
نکته مهم در مورد موضوع پیری عمومیت وقوع این پدیده بیولوژیکی در میان تمام موجودات زنده است که معمولا با تظاهرات فیزیولوژیکی خاصی نیز توام می‌باشد به عبارت دیگر پیری اختصاص به انسان ندارد و همین عمومیت مسئله پیری در میان جمع موجودات زنده، وجود یک مکانیسم بنیادی در زمینه وقوع پیری در موجودات زنده را اعم از گیاه و جانور و موجودات زنده تک سلولی مطرح می‌نماید که این مکانیسم بنیادی بصورت 1- یکسان
2- اجتناب‌ناپذیر
وقوع پدیده پیری را کنترل و هدایت می‌نماید و فرارسیدن آن را حتمی می‌سازد. (5- 8) این مکانیسم با توجه به عملکرد بنیادی و ریشه‌ای آن مسلما" فرآیندی ژنتیکی و مرتبط با عملکرد رشته‌های‌DNA خواهد بود که همه فعل انفعالات حیاتی پیکر موجودات زنده را کنترل می‌نمایند و بروز هر عمل حیاتی در پیکر موجودات زنده براساس هدایت و برنامه ریزی رشته‌های‌DNA و ژن‌های مستقر در این رشته‌ها انجام می‌پذیرد (12- 9).
تحقیقات ژنتیکی و یافته‌های جدید علمی در زمینه عملکردDNA در مورد پدیده پیری منجر به شناسایی سیستم پیچیده ژنتیکی- آنزیمی بنام سیستم تلومر- تلومراز-Telomer Telomerase شده است که بمنزله یک ساعت سلولی (بیولوژیکی) و ژنتیکی، سلول‌ها و پیکر موجودات زنده را آرام‌آرام به سمت پیری پیش می‌برد (15- 9) بنحوی که مفهوم قرآنی استخراج مرگ از میان حیات را بنحو کامل و شایسته‌ای نشان می‌دهد. تلومر به توالی خاصی از نوکلئوتیدهای سازنده رشته‌DNA در انتهای کروموزوم‌ها در هسته سلول
ص: 65
های تشکیل‌دهنده بدن اطلاق می‌شود. رشته‌DNA در ناحیه تلومر کروموزومهای‌Chromosome انسانی از تکرار پی‌درپی و پشت سر هم یک توالی شش تایی یا هگزامر(Hexamer) از نوکلئوتیدها(Nucleotide) بصورت‌TTAGGG تشکیل می‌یابد (13) یعنی اینکه برخلاف ساختمان سایر قسمت‌های‌DNA و ژن‌ها که ترتیب و توالی قرار گرفتن نوکلئوتیدهای گوانین(G) ، سیتوزین(C) ، تیمین(T) و آدنین(A) در آن‌ها متضمن ترتیب خاصی نمی‌باشد، در قسمت تلومر کروموزومها، این نوکلئوتیدها حتما" بصورت قطعات شش عددی ازTTAGGG قرار گرفته و به تعداد زیاد تکرار می‌شوند تا اینکه طول و تعداد این نوکلئوتیدها به حدود 13000- 7000 نوکلئوتید برسد. (16- 23) این قسمت از کروموزوم در واقع یک ساعت بیولوژیکی و ژنتیکی محسوب می‌شود که وقوع پدیده پیری و به تبع آن بروز مرگ را نیز کنترل و هدایت می‌نماید زیرا در جریان هر دفعه از همانندسازی رشته‌DNA ، بصورتی اجتناب‌ناپذیر حدود 200- 50 نوکلئوتید در هر دو انتهای کروموزوم از طول حد اکثر حدود 130000 نوکلئوتیدی این قسمت تحلیل رفته و حذف می‌شود و بنابراین از طول ناحیه تلومر کروموزوم‌ها به تدریج کم می‌گردد تا جائی که طول این قسمت به حدود 7000- 5000 نوکلئوتید بعد از همانندسازی‌های متعدد رشته‌DNA می‌رسد و در این موقع، سلول وارد مرحله پیری شده و بدنبال آن کاهش طول تلومر تا حدود 4000- 2000 نوکلئوتید مرگ سلول را بدنبال می‌آورد (19- 17). تحقیقات ژنتیکی دامنه‌دار و طولانی نشان داده است که وقتی طول تلومر رشته‌های‌DNA به حدود 5000 نوکلئوتید برسد، پدیده‌ای موسوم به آپوپتوزیس(Apoptosis) با فعال شدن آنزیم هایی بنام کاسپیزها(Caspases) در سلول‌ها اتفاق می‌افتد که مفهوم آن وقوع سلسله‌ای از جریانات آنزیمی و فیزیولوژیکی در درون هسته و سیتوپلاسم سلولی و بدنبال آن اختلال
ص: 66
در عملکرد حیاتی سلول می‌باشد که موجبات ضعف و ناتوانی سلول در مقایسه با حالت نرمال سلول را فراهم می‌آورد و ادامه این وضعیت در سلول‌ها و به تبع آن در بدن موجودات زنده منجر به بروز مرگ می‌گردد و در بعضی از متون علمی از این سلسله جریانات آنزیمی و فیزیولوژیکی درون هسته و سیتوپلاسم سلول بنام رقص مرگ‌Dance of death یاد شده است (27- 24).

روش کار:

با سعی در مطالعه و بررسی تطبیقی و مفهومی آیاتی مانند آیه 54 سوره مبارکه روم، آیه 67 سوره مبارکه غافر، آیه 5 سوره مبارکه حج، آیه 68 سوره مبارکه یس و آیه 17 سوره مبارکه مزمل و تفسیر آیات فوق با یافته‌های علمی- پژوهشی در حوزه علوم ژنتیک مولکولی و مولکولار بیولوژی و استفاده از مفاهیم و ظرایف مشخص شده اخیر در حوزه این علوم تجربی، اهتمام لازم برای درک مفاهیم عمیق‌تری از ظاهر کلام الهی در زمینه اشارات قرآنی در احیأ مجدد بعمل آمد. توجه به نقش وجود تلومر به عنوان سپر حفاظتی برای محافظت از ژنوم سلول یوکاریوتی، جلوگیری از ایجاد پیوستگی‌های نابجا و غیر صحیح و تخریب کروموزوم‌ها به وسیله آنزیم‌های اگزونوکلئاز سلول، ایفای نقش در مکان یابی و جای‌گیری کروموزم در هسته و خاموشی انتخابی ژن‌های مجاور خود و ... پیچیدگی های حیاتی برای سیر طبیعی زندگی از تولد تا پیری و هم‌چنین قدرت لایزال الهی را نشان می‌دهد و حیرت و عبرت را برمی‌انگیزد. بررسی مسیر برنامه‌ریزی و کنترل ژنتیکی وقوع پیری و مکانیسم‌های اساسی آن بر پایه عملکرد سیستم تلومر- تلومراز و تطبیق مفاهیم پنتیکی آن با مفاهیم حاصل از وحی و کلام الهی، با استفاده از آیات مربوط به ذکر و توضیح موضوع پیری در قرآن مجید، تفسیر آیات مربوطه و توجه به نتایج پژوهش‌ها و
ص: 67
نظرات دانشمندان برجسته جهانی در حوزه پیری‌شناسی، ژنتیک مولکولی و مولکولار بیولوژی در قالب مقالات منتشره در پایگاه علمی‌PubMed به آدرس اینترنتی‌http ://WWW .ncbi .nlm .nih .gov /sites /entrez انجام گردید که یکی از معتبرترین و جامع‌ترین پایگاه‌های اطلاعات علمی- پژوهشی در زمینه علوم پزشکی با داشتن اطلاعات بیش از چهارده میلیون مقاله پزشکی می‌باشد.

بحث و نتیجه‌گیری:

موکدا باید خاطرنشان ساخت که موضوع تحلیل رفتن ناحیه تلومر رشته‌های‌DNA در جریان ادامه فعالیت حیاتی سلولها امری اجتناب‌ناپذیر می‌باشد (28- 33) یعنی اگر قرار است که سلولی زنده و فعال باشد مسلما در جریان فعالیت‌های حیاتی آن، از طول ناحیه تلومر کروموزوم‌های سلول کاسته شده و به تبع آن پیری و مرگ سلولی فراخواهد رسید و نکته جالب اینکه در سلول‌های سرطانی شده که بصورتی بی‌رویه و افسارگسیخته دائما در حال تقسیم شدن و رشد و فعالیت می‌باشد با فعالیت سیستم آنزیمی خاصی بنام تلومراز از کاسته شدن طول ناحیه تلومر در سلول جلوگیری می‌گردد و بنابراین سلول‌های سرطانی دچار پیری و مرگ نمی‌گردند. (29- 21 و 19)
اهمیت و عمق تاثیر طول ناحیه تلومر کروموزومها و کوتاه شدن این ناحیه در بروز پیری و مرگ سلول به حدی جدی و نافذ است که هم‌اکنون تمرکز گسترده و عمده‌ای در تحقیقات ژنتیکی و مراکز تحقیقاتی معتبر دنیا بر روی مکانیسم‌های وقوع این پدیده وجود دارد و مراکز تحقیقاتی عمده و بسیار مشهوری درصدد یافتن روش‌هایی برای کنترل و مهار و جلوگیری از کاهش طول ناحیه تلومر در کروموزوم‌ها می‌باشند و بنظر می‌رسد که این پدیده بنیانی و بسیار اساسی بمنزله کلیدی و یا کنتوری است که همزمان با فعالیت سلول
ص: 68
ها، آن‌ها را به سمت پیری و مرگ جلو می‌برد (34- 30) برای استنباط بهتر موضوع خاطر نشان می‌سازد که با مشاهده اثر سیستم تلومر- تلومراز در افزایش طول عمر سلول‌ها و نیز مشاهده بروز سریع آثار پیری در مدل‌های آزمایشگاهی مانند سلول‌های مخمری، مگس سرکه و موش‌ها به عنوان یک پستاندار مدل آزمایشگاهی دارای تشابهات ژنتیکی فراوان با ژنوم انسان، این فرضیه مطرح شده است که شاید با استفاده مناسب از این سیستم حیاتی اساسی در پیکر جانداران و من جمله انسان، از پیر شدن سلول‌ها و به تبع آن افزایش طول عمر تا حدی معنی‌دار و بسیار طولانی استفاده کرد و بر مبنای این فرضیه تلاش‌ها و تحقیقات بسیار دامنه‌دار و عمیقی در محافل و مجامع علمی و پژوهشی جریان دارد به طوری که از عملکرد این سیستم به عنوان" آنزیم جوان‌کننده" و" آبشار جوانی سلول" نه تنها در مجامع علمی، بلکه حتی در مجامع عمومی نیز یاد می‌گردد (38- 35) و هم‌اکنون در پایگاه‌های علمی معتبر و عمده‌ای مانندPubMed به عنوان یک منبع علمی جهانی، هزاران مقاله با استفاده از کلید واژه‌هایی مانندaging ,telomerase قابل دسترس می‌باشد و از این نکات می‌توان دریافت که مفهوم مرگ در ذات زندگی نهفته است و ماهیت مرگ در درون جریان حیات مستتر و مخفی می‌باشد و بنابراین، جریان زندگی به صورتی ماهوی مرگ را در ذات خود داشته و بدان منته می‌گردد (31 و 28 و 11- 10) و این موضوع شاید همان مفهوم کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ در آیه 185 سوره مبارکه آل عمران کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ «هرکسی مرگ را می‌چشد؛ و شما پاداش خود را بطور کامل در روز قیامت خواهید گرفت؛ آن‌ها که از آتش (دوزخ) دور شده، و به بهشت وارد شوند نجات یافته و رستگار شده‌اند و زندگی دنیا، چیزی جز سرمایه فریب نیست»؛ باشد (1).
ص: 69

منابع و مآخذ:

( (1). قرآن مجید. ترجمه فارسی آیت اللّه مکارم شیرازی.)
( (2). تفسیر نمونه جلد 16 صفحه 480.)
( (3). تفسیر نمونه جلد 14 صفحه 27- 26.)
( (4). تفسیر نمونه جلد 18 صفحه 7- 436.)
ص: 73

آلزایمر در آینه قرآن و علم‌

اشاره

دکتر مینو اسد زندی «1» سید داود تدریسی «2» محمد شکاری‌فرد «3»

مقدّمه:

بیماری آلزایمر(AD) «4» شایع‌ترین علت دمانس (زوال عقل) در سالمندان است که به دنبال تحلیل رفتن و کاهش تدریجی بافت مغز، باعث زوال عملکرد و توانایی عقلی بیمار می‌شود، توانایی برقراری ارتباط اجتماعی، استدلال، فکر کردن و مراقبت از خود را مختل می‌سازد.
بیماری آلزایمر در سال 1906 میلادی توسط دکتر آلویس آلزایمر پزشک آلمانی پس از 20 سال تحقیق (در گزارش از زنی با حسادت شدید نسبت به همسرش و به دنبال آن فراموشی، آگنوزی، آپراکسی و آفازی) توصیف شده در بررسی پس از مرگ این بیمار مشخص شد که مغز وی دارای کلافه‌های نور و فیبر- و پلاک‌های پیری است. این
______________________________
(1). عضو هیأت علمی دانشکده پرستاری دانشگاه بقیة ا ... الأعظم.
(2). کارشناسی ارشد پرستاری دانشگاه بقیة ا ... الأعظم.
(3). کارشناسی ارشد دانشگاه بقیة ا ... الأعظم.
(4).Alzheimer's Disease (AD)
ص: 74
نخستین مورد مستند بیماری بود علی‌رغم اینکه مکانیسم پیشرفت بیماری هم‌چنان نامشخص بود.

تاریخچه‌

علی‌رغم اینکه در 14 قرن پیش در قرآن مجید در آیات متعددی از جمله آیه 5 سوره حج وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً
آیه 68 از سوره یس وَ مَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَکِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَ فَلا یَعْقِلُونَ
آیه 11 سوره فاطر وَ ما یُعَمَّرُ مِنْ مُعَمَّرٍ وَ لا یُنْقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِی کِتابٍ إِنَّ ذلِکَ عَلَی اللَّهِ یَسِیرٌ
آیه 54 از سوره روم اللَّهُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفاً وَ شَیْبَةً یَخْلُقُ ما یَشاءُ وَ هُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ
به کاهش حافظه دوران پیری پرداخت شده، در کتاب‌های مصری‌ها در سه هزار سال پیش کمی حافظه و فراموشی آمده است، جالینوس در هزار و صد سال پیش تمایز بین فراموشی و نارسایی روحی را بیان کرده و شکسپیر از پیری به عنوان دوره کودکی دوباره فراموشی یاد کرده و افلاطون در اشعار خود افراد پیر را مسئول کارهای خلاف خود نمی‌داند، ولی تحقیقات علمی درباره این بیماری عمر 20 ساله دارد.
اپیدمیولوژی (همه‌گیرشناسی) و عوامل خطر:
بیماری آلزایمر 2 تا 5 خ اشخاص مسن و تقریبا 7 خ افراد بالای 65 سال و 45 خ افراد بالای 85 سال را مبتلا می‌کند و در حال حاضر مسئول 80- 50 خ موارد زوال عقل است، این به معنای ابتلای ده تا بیست میلیون مورد در سراسر جهان می‌باشد.
این بیماری در تمام نژادها دیده می‌شود. 5 خ بیماران دچار بیماری خانوادگی با تظاهر زود هنگام، 25- 15 خ دچار بیماری خانوادگی با تظاهر دیررس و 75 خ مبتلا به بیماری تک
ص: 75
گیر هستند. 10 خ موارد آلزایمر خانوادگی، توارث اتوزومی غالب و بقیه چند عاملی هستند.
از جمله عوامل خطرزای شناخته شده:
- سن بالای 60 سال (در 95 خ موارد)
- جنسیّت مؤنث (نسبت ابتلاء زنان به مردان 8/ 2 به 1 است).
- سابقه خانوادگی مثبت
- سندرم داون (منگولیسم) است. البته سابقه ضربه به سر، سکته مغزی، شوک‌های عاطفی، سطح پایین تحصیلات از جمله ریسک فاکتورهای شناخته شده‌ای هستند که به اثبات نرسیده‌اند.

پاتو فیزیولوژی (آسیب‌شناسی)

بیماری آلزایمر در واقع مشکل مغزی است. مغز انسان از میلیون‌ها سلول عصبی تشکیل شده، هر دسته از این سلول‌ها با هم تشکیل یک بخش را می‌دهند و هر بخش عهده‌دار یک مسئولیت است. به عنوان مثال بخش بینایی در لب پس سری مغز) مسئول بررسی اطلاعاتی است که از چشم‌ها آمده و بدین ترتیب سبب ادراک بینائی می‌شود. این سلول های عصبی برای بررسی و انتقال اطلاعات با یکدیگر و با بخش‌های دیگر در ارتباطند. این ارتباط بصورت جریان الکتریکی کوچکی است که از یک سلول به سلول بعدی انتقال پیدا می‌کند. اما چون این سلول‌ها به یکدیگر نچسبیده‌اند، بین آنها یک فضای خالی کوچک (سیناپس) وجود دارد که توسط ماده شیمیائی خاص به نام" سروتونین" پر می‌شود و انتقال جریان الکتریکی بین سلول‌ها را تسهیل می‌کند. سروتونین توسط خود مغز ترشّح می‌شود و با بالا رفتن سن و پیر شدن سلولهای مغز ترشّح سروتونین کاهش می‌یابد و بدین ترتیب ارتباط بین سلولی و انتقال اطلاعات دچار مشکل می‌شود، که این مشکل بیشتر از همه در
ص: 76
بخش حافظه و خاطرات نمود دارد. بیماری با از دست رفتن سیناپس نرون‌ها در برخی مناطق مغز، نکروز شدن سلول‌های مغز (نرونها) در مناطق مختلف، ایجاد ساختارهای پروتئینی کروی شکل به نام پلاک‌های پیری(SP) در خارج نرون‌های برخی نقاط مغز و ساختارهای پروتئینی رشته‌ای(NFT) در جسم سلولی نرون‌ها مشخص می‌شود که تعادل مقدار یا ساختار بعضی از پروتئین‌های مغزی را به هم می‌زند و رسوب آن در عروق خونی مغز و پرده‌های مغزی مشخصه بیماری آلزایمر افزایش تولید بتاآمیلوئید است که سبب تخریب سلول‌های مغزی بیماران شده و به دنبال آن بتدریج اختلال حافظه، تغییرات رفتاری و مجموعه علائم (نشانگان) دمانس بروز می‌کند.
به نظر می‌رسد که بیماری آلزایمر در اثر تخریب شدن سلولهای منطقه هیپوکامپ. «1» که معمولا مقدار زیادی استیل کولین تولید می‌کنند بوجود می‌آید، که به دنبال آسیب نرونها و تجمع پلاکها، مرگ سلولهای مغزی را در پی دارد، از آنجایی که منطقه آسیب‌دیده مغز و استیل کولین در تشکیل خاطرات جدید وارد عمل می‌شوند، بیماران عدم توانایی در تحکیم یک یادگیری تازه (یادآوری آدرس تازه) و دشواری جهت‌یابی دارند.
علاوه بر تشکیل پلاک‌های بتا آمیلوئید در فضای خارج سلولی مغز مبتلایان به آلزایمر، پلاک‌های آمیلوئیدی حاوی آپولیپو پروتئین‌E (پروتئین تاوTau ) در داخل نرون‌های مغزی ایجاد می‌شود و سبب استحاله نرونی در بیمار می‌شود.

سبب‌شناسی (اتولوژی)

تحقیقات اخیر محققان دانشگاه کالیفرنیای جنوبی روی 1200 مورد دو قلو اعلام کرد که 71 خ موارد ابتلاء به بیماری به دلایل ژنتیکی و 21 خ به دلایل محیطی است. البته فرضیه
______________________________
(1). ژنراسیون هسته بازال مینرت (منشأ اصلی عصب‌دهی کولیزرژیک کورتکس) و راه کولیزژیک سپتال هیپوکامپال
ص: 77
آمیلوئیدی و کمبود کولینرژیکی از جمله علل بیماری معرفی شده‌اند.

علائم و مراحل بیماری:

در اکثر موارد بیماری در اشخاص مسن و در فاصله زمانی 8 تا 20 سال به تدریج رشد می‌کند. اختلال حافظه نزدیک اولین علامت بیماری است که اغلب فقط توسط افراد خانواده مورد توجه قرار می‌گیرد و باید پیشرفت آن اختلال در جهت‌یابی به زمان، مکان و افراد، توام با هیجان‌های کودکانه و اختلال در مراقبت از خود پیش می‌آید.
1- تغییرات شایع در فرم خفیف بیماری
- افسردگی، از دست دادن سرخوشی و رغبت برای زندگی کردن
- از دست دادن حافظه نزدیک (بدون تغییر در مکالمه) و اشکال در یادگیری جدید
- اشکال در یافتن کلمات، جایگزین کردن کلمات با کلمات هم‌صدا، خودداری از صحبت کردن برای دوری از اشتباه
- از دست دادن دقت و توجه در انجام کارها، بی‌حوصلگی برای انجام امور
- مقاومت در برابر تغییر و هر چیز جدید.
- از دست دادن تشخیص پول و استفاده از آن (عدم پرداخت پول یا زیاد پرداختن در هنگام خرید)
- پرسیدن سؤالات تکراری و گوشه‌گیری و انزوا و بی‌علاقگی، اختلال در تصمیم‌گیری
- سؤالات طولانی برای انجام دادن کارهای روزمره و کندی کار و مشکل برای مقابله با شرایط غیر منتظره
- فراموش کردن نوبتهای غذا
2- تغییرات شایع فرم متوسط بیماری:
ص: 78
- تغییر در رفتار، بی‌قراری، اضطراب، نگرانی، حرکات تکراری
- تغییر در بهداشت فردی و الگوی خواب و بیداری (چرت‌های متعدد روزانه و شب‌بیداری)
- اشکال در شناسایی افراد و احتمال بروز صدمه به خود در هنگام تنهایی (مثل سقوط)
- اختلال در سازماندهی افکار و ارائه توضیحات منطقی
- متهم کردن افراد، اشتباه برداشتن اموال مردم، ناسزا گفتن، پرخاشگری انجام حرکات نامناسب مثل لگد زدن، چنگ انداختن.
- بی‌دقتی و فراموش کردن عادت‌ها
- عدم رعایت آداب اجتماعی، سایکوز همراه با سوءظن، هذیان، توهم و گاه تشنج
- کندی حرکات و سفتی حرکات «1» (اشکال در شروع قدم برداشتن راه رفتن با گام‌های کوتاه، نامنظم، با قامت خمیده و پاهای باز، اختلال در حمام کردن و پوشیدن لباس)
3- تغییرات در فرم شدید بیماری
- اختلال در شناسایی خانواده و نزدیکان
- حرف‌های نامربوط زدن، آفازی (حرف نزدن)
- اجتناب از غذا خوردن (اختلال بلع، آسپیراسیون غذا) و کاهش وزن
- بی‌اختیاری دفع ادرار و مدفوع
- اختلال تعادل و اختلال یا عدم توانایی در راه رفتن، سقوطهای مکرر
- ناراحتی در هنگام لمس و ضربه زدن مکرر به اشیاء

تشخیص آلزایمر:

امروزه تنها راه حل قطعی تشخیص بیماری یافتن محصولات آمیلوئید پلاک‌های نوریتی
______________________________
(1). ریژیدیت اکسترا پرامیدال
ص: 79
و کلافه‌های نور فیبریلی در بافت مغز بیمار است که بعد از مرگ و با کالبد شکافی میسر است ولی استفاده از:
1- مصاحبه بالینی (بررسی سطح سلامت، سابقه مشکلات پزشکی و توانایی انجام امور روزمره)
2- آزمایش حافظه، بررسی توانایی حل مسئله، میزان دقت و نحوه تکلم
3- آزمایش خون، ادرار، مایع مغزی، نخاعی
4- اسکن مغزی وMRI می‌توان تا 90 خ بیماری را تشخیص داد.
نشانه‌های احتمالی پیش‌بینی بیماری:
تحقیقات نشان داده است که بعضی از نشانه‌ها قبل از اختلال حافظه نزدیک پیش می‌آیند که شامل: کاهش توانایی در تشخیص بوها
اختلال در اطلاعات بینایی (بصورت ناتوانی در دنبال کردن و یادآوری جهات بینایی یا کپی کردن و نقاشی تصاویر دیده شده)
کاهش شنوایی وجود اثر انگشت غیر طبیعی افسردگی و تغییرات شخصیتی‌

نحوه درمان آلزایمر در علم روز:

پیشرفت‌های علم پزشکی در درمان و کنترل آلزایمر در ده سال گذشته بسیار چشمگیر بوده و بیماری دیگر یک قلمرو تسخیرناپذیر نیست. البته نباید درمان را تنها محدود به دارو نمود، بلکه مراقبت دلسوزانه، حفظ شأن و احترام بیمار و توجه به ارتباط انسانی از اصول مهم درمان است. اصولا درمان‌های جدید به شرطی اثربخش‌ترند که در محیطی آرام،
ص: 80
سرشار از روابط انسانی و توام با عشق و تفاهم ارائه شود.
بطور کلی علائم بیماری آلزایمر را می‌توان به دو گروه تقسیم کرد:
1- علائم ناتوانی عقلی (شناختی) شامل اختلال حافظه، گفتن جملات بی‌معنی، نیاز به تکرار سؤالات، اشکال در تمرکز و انجام وظایف روزمره
2- علائم رفتاری شامل مشکلات خلقی، بی‌قراری، افسردگی، انزوا و عصبی بودن‌

درمان ناتوانی عقلی:

به علت کمبود کولینرژیکی در بیماران آلزایمر جهت درمان علامتی اختلال عملکرد شناختی از مهارکننده‌های کولین استراز (تاکرین، دونپیزل، ریواستیگمین، گالانتامین و فیزوستیگمین) استفاده می‌شود که البته تاکرین بعلت صدمه کبدی و افزایش ترانس آمینازهای سرم بندرت استفاده می‌شود ولی دونیزیل بعلت عوارض جانبی کمتر و مصرف یکبار در روز داروی انتخابی است. این گروه داروها ضمن کاهش سرعت بیماری، میزان بستری بیمار در خانه سالمندان را کم می‌کند.

درمان مشکلات رفتاری:

از جمله داروهای ضد سایکوز، ضد افسردگی، ضد اضطراب که در کنترل اختلالات رفتاری همراه با آلزایمر سودمند هستند.

پیشگیری از بیماری‌

1- تحقیقات نشان داده که به دنبال آسیب بافت‌های مغز در اثر بیماری، پروستاگلاندینها در بدن تولید می‌شوند تا آسیب را متوقف کرده و فرآیند ترمیم را شروع کنند، اما در مورد این بیماری پروستاگلاندینها وضعیت بیماری را بدتر می‌کنند. در تحقیقی که در سال 1996 انجام شد، پژوهشگران دریافتند افرادی که برای مداوای آرتریت‌روماتوئید از داروهای
ص: 81
ضد التهاب غیر استروئیدی نظیر آسپرین و بروفن استفاده کرده‌اند، 60- 30 خ کمتر از بقیه دچار آلزایمر شده‌اند. این داروها تولید ترکیبات اصلی پلاک‌های پیری در مغز (بتا آمیلوئیدها) را کاهش می‌دهد ولی این گروه داروها در بهبود علائم بیماری مؤثر نیستند.
2- متابولیسم مغزی همراه با مصرف مقادیر زیاد اکسیژن، سبب تولید رادیکال‌های آزاد می‌شوند (که در مدار اتم خود یک الکترون تک ناپایدار دارند و تمایل به ربودن الکترون از مولکول‌های دیگر دارند)، سلول‌هایی که تحت تأثیر رادیکال‌های آزاد قرار می‌گیرند، ضعیف شده و نتیجه آن مشکلاتی از قبیل چروک‌های پوست و بیماری قلبی و آلزایمر است. از طرف دیگر وقتی روند آلزایمر در مغز شروع شد، سلول‌های سیستم ایمنی سعی می‌کنند با آسیب مقابله نمایند که این هم اکسیداسیون و تولید رادیکال‌های آزاد در مغز را بالاتر می‌برد، بنابراین مصرف آنتی اکسیدانها می‌تواند اثر محافظتی در برابر ابتلاء به آلزایمر داشته باشد.
از بین آنتی اکسیدانها می‌توان به ویتامین‌E ,C سبزیجات، میوه‌های دارای فلاونوئید، ویتامین‌B 21 ، اسید فولیک، میوه‌هایی چون توت‌فرنگی و اسفناج اشاره کرد.
3- تیمی از پژوهشگران دانشگاه کالیفرنیا به تازگی دریافته‌اند هورمون جنسی تستوسترون در مردان سالمند می‌تواند موجب بهبودی فرم خفیف آلزایمر باشد. چراکه بیماران بدنبال این درمان جایگزین اظهار کرده‌اند که از سلامت فیزیکی و روابط بین فردی بهتری برخوردار هستند. پژوهشگران حدس می‌زنند که فقدان و کاهش هورمون تستوسترون طی فرآیند سالمندی می‌تواند از جمله دلایل بروز مشکلاتی چون آلزایمر باشد.
4- مرکز تحقیقات بیماری آلزایمر در واحد بهداشت مرکز درمانی دانشگاه پیتسبورگ،
ص: 82
استاتین درمانی «1» را در ممانعت یا کاهش پیشرفت بیماری آلزایمر توصیه کرده‌اند.

توصیه‌های دینی در بیماری آلزایمر

اشاره

خداوند متعال در هنگام خلقت بشر از روح خود در وی دمید و بر مبنای اصالت روح به وی عمر جاودان عطا فرمود و با ارسال رسل راه رسیدن به بهشت جاودان را در ایمان و عمل صالح (انجام واجبات و ترک محرمات) تبیین کرد و خود فرمود که وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ إِلَّا خَساراً قرآن را مایه شفای تمام دردها قرار داده است. لذا از جمله مواردی که برای زیادی حافظه و عقل توصیه شده است شامل:

1- خواندن قرآن از جمله آخر سوره بقره‌

لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَها لَها ما کَسَبَتْ وَ عَلَیْها مَا اکْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسِینا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَیْنا إِصْراً کَما حَمَلْتَهُ عَلَی الَّذِینَ مِنْ قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنَّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا أَنْتَ مَوْلانا فَانْصُرْنا عَلَی الْقَوْمِ الْکافِرِینَ.
پیامبر اکرم می‌فرمایند: «اگر می‌خواهی حافظه خویش را تقویت کنی آیه الکرسی بخوان، یا علی بر تو باد تلاوت کردن آیه الکرسی بعد از هر نماز فریضه، پس بدرستی که محافظت نکند بر آن مگر پیامبر یا صدیقی یا شهیدی.»
امام صادق علیه السّلام فرمودند: هرکس صد آیه از هرجای قرآن تلاوت کند و بعد هفت مرتبه ذکر یا اللّه را بگوید اگر بر سنگ سخت دعا کند هرآینه شکافته می‌شود.

2- تحصیل علم در تمام طول عمر

رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمودند: (اطلبو العلم من المهد الی اللحد)
براساس یافته‌های دانشمندان دانشگاه‌Cleveland در اوهایو افرادی که از نظر جسمی و
______________________________
(1). استاتین‌ها از داروهای کاهش‌دهنده کلسترول هستند.
ص: 83
فکری فعال هستند به مراتب کمتر از دیگران در معرض بیماری آلزایمر قرار می‌گیرند. در یک مطالعه روی 192 نفر بیمار و 358 نفر فرد سالم به این نتیجه رسیدند که زندگی بدون تحرک و فعالیت جسمی و فکری باعث کم‌کاری و ناسالم ماندن مغز گردیده و در افراد در معرض خطر بروز بیماری را سرعت می‌بخشد. لذا انجام فعالیت‌های مغزی چون تفکر (که آن را برتر از سال‌ها عبادت شمرده‌اند.)، خواندن و تحصیل علم (آموختن زبان جدید، حفظ اشعار و ...) و تعاملات اجتماعی چون معاشرت با دیگران (صله ارحام) و مسافرت و مشاوره با دیگران برای سلامت فکری مؤثر است. اسلام عزیز نیز بر صله ارحام، خشنود کردن والدین، خوش‌رفتاری با مردم، مشاوره و سفر تأکید نموده است.

3- تغذیه مناسب:

مدیر تحقیقاتی انجمن آلزایمر انگلیس (کلیو بالارد) در طی تحقیق چهار ساله‌ای روی 2200 نفر به اهمیت رژیم غذایی (نقش تغذیه) و شیوه زندگی در کاهش خطر ابتلاء به آلزایمر پی‌برده‌اند و تاثیر آن را تا 40 خ کاهش خطر ابتلاء گزارش نموده‌اند، لذا رژیم غذایی حاوی میوه و سبزیجات تازه و غلات، در کنار مصرف ماهی، مقادیر کم لبنیات و گوشت (بعنوان رژیم غذایی مدیترانه‌ای) و مصرف ماهی قزل‌آلا و ساردین (بعلت دارا بودن امگاسه)، کنترل فشار خون، کلسترول خون و وزن، در کنار ورزش از جمله مواردی است، که در این تحقیقات توصیه شده است.
در طب سنتی هندوستان از هزاران سال پیش زردچوبه بعنوان یک ماده ضد التهاب در درمان بیماری‌های مزمن و ناتوان‌کننده کاربرد داشته که بعلت خواص ضد التهابی و آنتی اکسیدان در بیماری‌های قلبی، سرطان و آلزایمر مفید است.
حضرت مولای متقیان مصرف یک سیب در روز را توصیه فرموده‌اند و تحقیقات اخیر
ص: 84
نشان داده که پوست سیب و سیب نیز سرشار از مواد آنتی اکسیدان می‌باشد.
خوردن عسل و کندر نیز برای تقویت حافظه توصیه شده است.

نکاتی در مراقبت مؤثر از بیمار

به یاد داشته باشید که بندگان خدا، جانشین خداوند در زمین (خلیفه اللّه) بوده و بیماران امانت‌های الهی هستند که به ما سپرده شده‌اند. لذا علی‌رغم اینکه رفتار بیمار آلزایمری شبیه کودکان می‌شود، ولی باید دقت داشت که او کودک نیست، بلکه یک سالمند بیمار است و بخاطر این هر دو در نزد پروردگار عزیز می‌باشد. لذا رعایت شأن و منزلت انسانی بیمار از اهم مسائل است. بهتر است در مراقبت از بیمار، از افراد خانواده بیمار (خصوصا افراد مهم در زندگی فرد) کمک گرفت و گام‌به‌گام جلو رفت (نه با حد اکثر سرعت ممکن) تا بیمار بتواند رفتارهای مراقبت از خود را یاد بگیرد. در برقراری ارتباط با بیمار ضمن حفظ انعطاف‌پذیری، رفتارهای غیر منتظره او را به عنوان علائم بیماری به حساب آورید و قضاوت شخصی نکرده ضمن دوری از رفتارهای تحقیرآمیز نسبت به وی ترحم‌آمیز رفتار نکنید (زیرا باعث افسردگی، خشم و عصبانیت بیمار می‌شود)، چنانچه بیمار رفتاری برخلاف آداب اجتماعی و شئونات خود انجام داد وی را سرزنش و مواخذه نکنید زیرا این کار وی را گیج و هیجان‌زده‌تر می‌کند به یاد داشته باشید امام صادق علیه السّلام فرموده‌اند اگر کسی مسلمانی را برای ارتکاب به عملی تمسخر یا سرزنش کند، نمی‌میرد مگر آنکه خود به چیزی مشابه آن گرفتار شود. به بیمار محبت کنید و از خاطرات دور وی که دست‌نخورده اند استفاده کنید و با ذکر خاطرات دور احترام انسانی را در وی تقویت کنید و در برابر احساس ترس و وحشت به او اطمینان و آرامش قلب دهید که: یا مجیب المضطر استشفعت بجنابک (خدایا به درگاه تو پناه می‌برم).
ص: 85
معرفی سایتهای مهم جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد بیماری آلزایمر:
Alzheimer's Disease Education and Referral( ADEAR )Cente:
WWW. alzeimers. nia. nih. gov
Alzeimer's Association: WWW. alz. org
Eldercare locator: WWW. eldercare. gov
National Institute on Aging -
National Institutes of Health -
http:// WWW. pezeshk. us -
WWW. alz. org -

منابع و مآخذ:

( (1). تفسیر نمونه (تفسیر نمونه جلد 14، 18، 16 صفحات (485- 430، 474))
( (2). جاهد رضا (1383)- کتاب گنج‌های معنوی- تهران: انتشارات)
( (3). ابراهیم خانه زرین، کتاب داروهای معنوی)
ص: 87